اثر نوع خاک بر کیفیت چوب
خاک یکی از عواملی است که به صورت مستقیم بر روی نوع چوب به دست آمده از درخت تأثیر می گذارد. به عنوان مثال تأثیر نوع خاک بر روی گونه هایی مثل بلوط یا زبان گنجشک بسیار واضح است؛ به طوری که اگر درختان بلوط و زبان گنجشک در خاک رسی و مرطوب رشد کنند چوبی بسیار مقاوم و مخصوص کارهای ساختمانی تولید می کنند و پایداری و مقاومت در برابر فشار موازی با الیاف آن ها به 500 کیلوگرم بر سانتی متر مربع هم می رسد که مقاومت بسیار خوبی است.
حالا اگر همین درخت بلوط یا ون در خاک خشک یا شنی رشد کند، چوبی با مقاومت بسیار کمتر نسبت به چوب رشد کرده در خاک رسی تولید می کند که کاربرد ساختمانی برای آن دیگر یک حالت گزینه ایده آل به شمار نمی آید و بیشتر مناسب تولید روکش است.
پس کاربردهای تزئینی برای این چوب ها گزینه مناسب تری است. تفاوت در نوع خاکی که درخت در آن رشد می کند تا حدی است که در مقابل چوب مقاوم به دست آمده از خاک رسی، چوبی با پایداری یا فشار موازی الیاف 350 کیلوگرم بر سانتی متر مربع که بسیار نرم تر است تولید می شود.
تأثیر ارتفاع از سطح دریا بر چوب
ارتفاع رشد درخت از سطح دریا تأثیر متوسطی در اکثر گونه ها دارد ولی در بعضی از گونه های چوبی مثل راش این تأثیر بسیار مورد توجه است. ارتفاع از سطح دریا در چوب راش تأثیرش واضح تر است به طوری که هر چه درخت راش در ارتفاع بالاتری رشد کند رویش قطری سالانه این درخت بیشتر خواهد بود.
در مصارفی که صرفا اندازه قطر گرده بینه اهمیت دارد این نوع چوب، چوبی با ارزش تر به حساب می آید. اما این چوب نسبت به راش هایی که در ارتفاع میان بند یعنی ارتفاع حدود 1500 متر بالاتر از سطح دریا قرار دارند از کیفیت و ارزش کمتری برخوردار است.
در کل با در نظر گرفتن تمام جوانب کیفیت چوب، بهترین راشستان ها در شمال ایران، در ارتفاع میان بند قرار دارند. پس به این ترتیب، اگرچه هر چقدر راشستان ها در ارتفاع های بالاتر از 1500 متر از سطح دریا قرار داشته باشند رشد قطری آن ها بیشتر است اما از لحاظ صنعتی چوب نامرغوبتری دارند.
ولی اگر هدف استفاده از آن ها در صنعت تخته خرده و ام دی اف و غیره باشد ممکن است ارزش بالاتری داشته باشند. به طور کلی به دلیل نبود طرح های جنگل داری در ایران خیلی نمی توان روی این خصوصیت رشد درخت برای مصارف صنایع مختلف برنامه ریزی کرد و باید بیشتر روی شانس و اقبال دنبال گونه چوبی مورد نظر گشت!
مثال دیگر، چوب خانواده کاج است. باید توجه داشت که درخت کاج گونه ایی است که از لحاظ دامنه پراکنش بسیار انعطاف پذیر است و تقریبا در همه نوع خاک و هر ارتفاعی از سطح دریا می تواند رشد کند. درخت کاج در مناطق مرتفعی که دارای خاک فقیر با محیط اسیدی است رشد ضعیف تری دارد و دوایر سالیانه اش بسیار باریک می شود. این حالت رشد، منجر به تولید چوب هایی می شود که برای ساخت تیرهای چوبی شبکه ارتباطات قابل قبول است.
اما کاج در مناطق پست تر و با خاک غنی تر، رشد سریع تری دارد و دوایر سالیانه ای پهن تر و چوب های سبک تری دارند که می توانند در تزئینات داخلی و تهیه برخی از انواع تیرها و ستون های خانه استفاده شوند. در این نوع از چوب های کاج، اغلب تنش های کمتری به علت بافت نرم تر وجود دارد که از جهاتی حسن این چوب هم به شمار می آید.
در کل می توان نتیجه گرفت که در سوزنی برگان اگر ملاک افزایش مقاومت و سختی چوب باشد، بهتر است دوایر رویش سالیانه باریک تر باشند. به این ترتیب هرچه دوایر باریک تر شوند، سهم چوب پاییزه یا چوب تابستانه در آن بیشتر می شود و از آنجایی که چوب تابستانه دارای خلل و فرج کمتری است چوب سفت تر و مقاوم تری تولید می شود.
این ویژگی را می توانید به راحتی با مقایسه راش مناطق سردسیر و مرتفع روسیه با کاج مناطق کم ارتفاع تر و با خاک غنی تر مثل منطقه شهریار تهران مقایسه کنید تا متوجه این تفاوت چشمگیر در چوب یک گونه شوید.
اما در چوب پهن برگان این حالت متفاوت است و باید درخت دارای دوایر پهن باشد، زیرا هرچه دوایر پهن برگان پهن تر باشد سهم چوب تابستانه آن ها برخلاف سوزنی برگان بیشتر بوده در نتیجه استحکام بیشتری حاصل می شود که باعث افزایش دانسیته چوب می شود.
در پهن برگان بخش روزنه ایی مانند بلوط و زبان گنجشک به علت بافت متفاوت تر چوب بهاره و چوب تابستانه، با افزایش پهنای دوایر رویش، افزایش چوب تابستانه و به طبع آن دانسیته در آن ها محسوس تر است که چوب محکم تر و سخت تری خواهند داشت. از چوب های پهن برگ بخش روزنه ای می شود به بلوط، ون، ملچ و گردوی نیمه بخش روزنه ای اشاره کرد.
در پهن برگان پراکنده آوند این تفاوت به دلیل یکنواخت تر بودن بافت چوبی کمتر مشاهده می شود. چوب هایی مثل افرا، راش، توسکا، چنار جزء پهن برگان پراکنده آوند هستند. این خصوصیت چوب ها نقش مهمی در نوع بافت چوب، طرح و زیبایی آن ها و سختی و راحتی کار با آن ها دارد که در مطالب تکمیلی به طور کامل در وودیانو مورد بررسی قرار می گیرد.
تأثیر جهت تابش نور خورشید بر چوب
جهت و نحوه تابش نور خورشید در تشکیل نوع بافت چوبی بسیار تأثیرگذار است که این مورد در انواع مختلف اشکوب جنگل تأثیر متفاوتی دارد. به عنوان مثال درختانی که در حاشیه جنگل رشد می کنند تحت تأثیر تابش مستقیم نور خورشید قرار می گیرند و این مورد سبب می شود چوب هایی با مرغوبیت بسیار کم تولید کنند.
البته در این حالت، مشکلات و آسیب هایی مثل سوختگی پوست و عوارض مختلف رویشی هم به وجود می آیند که اثر مخرب خود را در مرحله چوب خشک کنی نشان می دهند. به طور کلی برای اکثر درختان بهترین حالت رشد و نورگیری قرار گیری در اشکوب های مورد پسند همان گونه درخت است که بسته به نوع و اندازه چتر و تاج درخت و ارتفاع ذاتی آن ها شکل می گیرد.