نقش سدیم در بدن
لزوم نمک که منبع اصلی سدیم است از قرن ها پیش شناخته شده است، اما در سال 1316 ه.ش. این ماده به عنوان یک عنصر ضروری شناخته شد. در بسیاری از کشورها تنها منبع نمک تبخیر آب دریا است. سدیم بیشتر در مایعات خارج سلولی بدن، مایعات داخل عروق خونی و مایعاتی که اطراف سلول ها را احاطه کرده است وجود دارد. حدود 56 گرم یا 50 درصد کل سدیم بدن در این مایعات جایی که قسمت مهمی از محیط سلول را تشکیل می دهد یافت می شود.
در شرایط طبیعی، میزان سدیم موجود در سلول ها کم و به اندازه 10 درصد کل سدیم بدن است. بدن نیز همیشه آن را به خارج از سلول ها می راند، 40 درصد از باقیمانده ی آن در اسکلت استخوانی بدن یافت می شود. در کودکان غضروف استخوان می تواند به عنوان ذخیره سدیم عمل نماید. تهی شدن ذخیره سدیمی بدن به ندرت و فقط در مواردی ممکن است دیده شود که جذب کاهش، نیاز افزایش و محدودیت آن برای مدت طولانی ادامه یافته باشد.
ترشحات مختلف روده ای از قبیل صفرا و شیره پانکراسی حاوی مقادیر فراوانی از این ماده هستند. به طور طبیعی روزانه حدود 3 تا 7 گرم سدیم، یا 7/5 گرم نمک خورده می شود ولی این مقدار ممکن است در افراد مختلف متفاوت باشد. 2 قاشق چایخوری نمک محتوی 4 گرم از این ماده است و بدن از عهده بیش از این مقدار بر می آید.
اگرچه مصرف بیش از حد سدیم می تواند مسموم کننده باشد، ولی مقدار زیادی که موجب مسمومیت گردد بی نهایت بدمزه بوده و احتمالاً داوطلبانه مصرف نمی شود.مقدار کمی سدیم، از معده جذب می شود ولی بیشتر جذب آن از طریق روده کوچک به سرعت انجام می گیرد. سدیم جذب شده به وسیله جریان خون به کلیه حمل می شود و در آنجا این عنصر تصفیه شده و مجدداً به مقداری که برای بدن لازم است به خون برگردانده می شود.
زمانی که نیاز به آن افزایش یابد، از طریق عمل بعضی از هورمون ها جذب مجدد آن از کلیه تحریک می گردد. و بالعکس، زمانی که مصرف آن افزایش یابد، ترشح این هورمون ها به منظور کم کردن نگهداری سدیم کاهش می یابد. مقدار آن در ادرار بستگی به رژیم روزانه دارد، موقعی که مصرف زیاد است افزایش یافته و هنگامی که مصرف کم است کاهش می یابد.
مقداری سدیم هم در استخوان به عنوان ذخیره برای موقع احتیاج جای می گیرد. از آنجایی که مقدار سدیمی که می تواند در حجم معینی از ادرار دفع شود محدود است، اگر مقدار سدیم در رژیم غذایی بیش از قابلیت دفع کلیه شود، مقدار آن در خون و مایعات بدن زیاد خواهد شد و سبب تحریک مرکز تشنگی در مغز می گردد و این حالت منجر به مصرف مایعات بیشتری می شود و مایعات بیشتر به کلیه اجازه دفع ادرار بیشتر و در نتیجه دفع سدیم بیشتر را می دهد با کاهش تشنگی مقدار این عنصر در خون نیز کم می شود.
مقداری از سدیم بدن نیز از طریق ادرار از دست می رود.
به طور طبیعی این مقادیر خیلی کم است، اما سدیمی که در شرایط محیطی گرم یا تب (منجر به افزایش عرق می شود) از دست می رود، قابل ملاحظه است. مقدار کلر و سدیمی که در تابستان در منطقه استوا از دست می رود، حدود 5 تا 6 گرم گزارش شده است.
اگر مقادیر از دست رفته از پوست زیاد باشد هورمون دوباره ترشح شده و با تحریک کلیه مقدار سدیم بیشتری نگهداشته و کاهش آن را به حداقل می رساند.حدود 90 -95 درصد اتلاف طبیعی سدیم بدن از طریق ادرار و مابقی از راه مدفوع و عرق است. به طور طبیعی مقدار سدیمی که روزانه دفع می شود مساوی با مقدار دریافتی است.
در مواردی که بیش از 4 لیتر مایعات از دست برود به ازای هر لیتر اضافه بر این 4 لیتر حدود 2 گرم سدیم توصیه می شود تا جانشین سدیم از دست رفته باشد.سدیم، در مایعات خارج سلولی به نگهداری تعادل طبیعی آب کمک می کند و اثری مشابه پتاسیم در داخل سلول برای نگهداری طبیعی موازنه آب دارد. به طور طبیعی بدن قادر به برقراری موازنه سدیم در خارج و پتاسیم در داخل سلول است این امر موازنه آب بین داخل و خارج سلول را تنظیم می کند.
در صورتی که مقدار آن درون سلول افزایش یابد و سلول نتواند با سرعت کافی آن را به بیرون براند، آب، جهت رقیق کردن سدیم و به غلظت طبیعی رساندن آن وارد سلول شده و منجر به ورم یا ادم می گردد.اگر آب زیادی وارد سلول شود منجر به مسمومیت آب می گردد. نگهداشتن میزان سدیم در سطح پایین در داخل سلول از چنان اهمیتی برخوردار است که سلول ها دایماً مقدار اضافی آن را که وارد آن ها می شود به خارج می فرستند.
در اثر عرق کردن و از دست دادن آب و سدیم از طریق پوست، موازنه آب در بدن به هم می خورد. با آشامیدن آب به تنهایی، آب اضافی جهت رقیق کردن پتاسیم داخل سلولی وارد سلول می شود. این امر سبب کاهش فشار خون می گردد و با خروج پتاسیم از درون سلول شخص احساس خستگی خواهد کرد.سدیم با بی اثر کردن عناصری که تشکیل اسید می دهند، بدن را در حالت خنثی نگه می دارد. مانی که در مایعات بدن مقادیر زیادی از عناصر تشکیل دهنده اسید ظاهر شوند، سدیم به منظور مقابله با حالت اسیدی، می تواند از ذخایر استخوانی آزاد شده و اسید را بی اثر کند.
این ماده در انتقال پیام های عصبی نیز نقش دارد و اگر تعادل بین سدیم خارجی و داخلی سلول طبیعی نباشد، انتقال پیام های محرک عصبی نمی تواند انجام گیرد.همچنین برای جذب قند و انتقال سایر مواد مغذی از غشاء سلول ضروری است. این عنصر در کنترل انقباض ماهیچه ها نیز نقش مهمی را در بدن ایفا می کند. امروزه در آزمایشگاه ها با استفاده از دستگاه الکترولیت آنالایزر میزان سدیم خون را اندازه گیری می کنند.
مقدار لازم آن برای بدن
مقدار مورد نیاز این ماده برای رژیم روزانه هنوز تعیین نشده است، ولی به طوری که مشاهده شده مقدار سدیم مصرف بیش از مقدار احتیاج است. از |آنجایی که رژیمی که 100 تا 150 میلی گرم حاوی این ماده می باشد برای اکثر مردم بسیار بدمزه است، احتمال مصرف سدیم ناکافی بعید به نظر می رسد.
این نشان می دهد که مقدار توصیه شده 500 میلی گرم، حدود 10 برابر مقدار لازم جهت تعادل سدیم است. کودکان مقدار بیشتری سدیم از راه مدفوع از دست می دهند و همچنین برای رشد، نیاز زیادتری به سدیم دارند. بنابراین احتیاج آنان به این ماده به ازای واحد وزن بدن، بیشتر از بزرگسالان است.در دوران بارداری نیز که حجم مایع خارج سلولی افزایش می یابد، نیاز به آن بیشتر می شود.
کمبود سدیم
کمبود اولیه غذایی این ماده در انسان تاکنون دیده نشده است، ولی عوارض کمبود ثانویه با افزایش دفع سدیم و به واسطه اسهال، استفراغ، شدت تعریق در هوای گرم و نارسایی غده فوق کلیوی بروز می نماید. از نشانه های کمبود آن می توان استفراغ، بی اشتهایی، ضعف عضلانی و انقباض دردناک ماهیچه ها را نام برد. ضعف و از حال رفتن در اثر نارسایی جریان خون نیز مشاهده شده است.
منابع غذایی
یک دسته به طور طبیعی حاوی این هستند و دسته دیگر در مراحل تهیه به آن ها افزوده می شود.نمک و سایر ترکیبات سدیمی به هنگام فرآیند مواد غذایی به آن ها اضافه می گردد. سدیم به مقادیر مختلف در غذاها موجود است. به طور کلی در غذاهایی که منشاء حیوانی دارند، بیشتر از آن هایی است که ریشه گیاهی دارند.
مقدار کل سدیم موجود در غذاها معادل سدیم موجود در آن به اضافه مقدار نمکی است که در موقع تهیه به آن افزوده شده است. برای مثال، سیب زمینی خام به ازای 100 گرم حاوی 1 میلی گرم سدیم است. اما همین وزن سیب زمینی به صورت چیپس حاوی 340 تا 1000 میلی گرم سدیم می باشد.