بلاک چین خصوصی نوعی بلاک چین مجوزدار است. شبکه های دارای مجوز، محدودیت هایی را بر افرادی که اجازه مشارکت دارند و نوع تراکنش هایی که می توانند در آنها مشارکت کنند، به وجود می آورند. وقتی افراد وارد بلاک چین می شوند، طبیعتا بحث در مورد نوع بلاک چین پیش می آید زیرا انواع بسیار متفاوتی در مورد بلاک چین مطرح است. از نمونه های بلاک چین خصوصی می توان به پلتفرم هایی مثل هایپر لجر، Hashgraph، Corda و… اشاره کرد. بلاک چین های خصوصی را به طور اختصاصی تر بلاک چین های مجوزدار می نامند. وقتی که ما در مورد بلاک چین خصوصی صحبت می کنیم و یا وقتی می شنویم که مردم در مورد راه حل های بلاک چین خصوصی صحبت می کنند، تمایل بر این است که در مورد چیز های خصوصی و بسته این مقوله صحبت شود. ما می خواهیم افرادی که می توانند داده ها را در این بلاک چین بنویسند، کنترل کنیم و همچنین می خواهیم افرادی را که می توانند داده ها را از این بلاک چین بخوانند، کنترل کنیم. به منظور انجام این امر، اولین اقدام شناسایی است. لازم است بدانیم که چه کسی بخشی از این شبکه بلاک چینی است. اگر ما ندانیم که چه کسی کاربر این شبکه است، تعریف کردن قوانین در مورد اینکه چه داده هایی را می توان به دفتر کل تحویل داد و چه داده هایی را می توان از دفتر کل مصرف کرد، اگر نگوییم غیر ممکن می شود، قطعا بسیار دشوار خواهد شد. وقتی در مورد بلاک چین خصوصی صحبت می کنیم، یک بلاک چین مجوز دار را تصور کنید که از ابتدا ایده شناسایی شما را دارد. این مسئله بسیار متفاوت از یک پلتفرم عمومی مانند اتریوم است که در آن پلتفرم سعی در محافظت و به حداکثر رساندن ناشناسی دارد. همان طور که قبلا گفته شد، این پلتفرم ها طوری طراحی شده اند که نمی دانند کاربر کیست. اکثر اوقات بلاک چین های خصوصی تمایل دارند که به همراه ابزارهای مدیریت هویت بیایند و یا یک معماری مدولار داشته باشند که در آن شما می توانید راه حل مدیریت هویت خود را مرتبط کنید. این ابزار می تواند هر چیزی باشد؛ از یک فراهم کننده سرویس عضویت گرفته تا راه حل OAuth با استفاده از گوگل، فیسبوک، LinkedIn و غیره.
یک شبکه بلاک چین خصوصی نیاز به یک دعوتنامه دارد و باید توسط مدیر شبکه یا با مجموعه ای از قوانین که توسط او وضع می شود مورد تایید قرار بگیرد. کسب و کارهایی که یک بلاک چین خصوصی را ایجاد می کنند، به طور عمومی یک شبکه دارای مجوز را درست می کنند. این کار محدودیت هایی را روی کسی که به شبکه وارد می شود اعمال می کند. مکانیزم های کنترل دسترسی نیز مختلف است. شرکت کنندگان موجود می توانند در مورد شرکت کنندگان بعدی تصمیم گیری کنند؛ یک مرجع قانونی می تواند مجوز ورود را صادر کند؛ یا یک کنسرسیوم در این مورد تصمیم بگیرد. زمانی که یک گره به شبکه وارد می شود، نقشی در حفاظت از بلاکچین به شیوه غیر متمرکز خواهد داشت. هایپرلجر فابریک مثالی از یک چارچوب بلاکچین مجوز دار است و یکی از پروژه های میزبانی شده توسط بنیاد لینوکس است. این پروژه به منظور پشتیبانی از اینگونه نیازهای سازمان، کلید خورده است. هویت دیجیتال به صورت مشخص، برای بسیاری از صنایع یک مورد اساسی و مهم است و می تواند چالش های زنجیره تامین و اختلال در صنایع مالی را حل کند و حتی تبادل داده های حساس به امنیت در حوزه سلامت را ساده کند. بلاکچین های دارای مجوز، امکان افزایش بازدهی تراکنش ها را در مقیاس بزرگ تری فراهم می کند.
چه ایده ای پشت بلاک چین های خصوصی است؟
کلا این بلاک چین ها در محور درک و شناسایی کاربر هستند؛ زیرا وقتی که این مسئله را درک کنیم، قادر به تعیین نقش کاربران خواهیم بود و می توانیم از آن نقش برای تعیین نوع اطلاعاتی که این کاربران باید به آن دسترسی داشته باشند و همچنین اطلاعاتی که نباید به آن دسترسی داشته باشند، استفاده کنیم. در یک بلاک چین عمومی، لازم است کمی انگیزه برای رفتار خوب را تغییر دهیم؛ زیرا نمی دانیم که کاربر کیست. ما متکی بر اقتصاد و انگیزه های تئوری بازی هستیم تا تضمین حاصل شود که هر شخص در سیستم صادقانه و بر طبق قوانین عمل می کند. در این حالت، موقعیت هایی از طریق اجماع گروهی تنظیم می شود که از طریق آن مشارکت کنندگان صادق از لحاظ اقتصادی پاداش داده می شوند و افراد ناصادق نیز تنها متحمل کار یا هزینه می شوند و هیچ امکانی برای جبران آن هزینه توسط آنان وجود نخواهد داشت.
بلاک چین های خصوصی و کاربرد آنها در تشکیلات اقتصادی
بلاک چین های خصوصی را بلاک چین های تشکیلاتی یا مجوز دار نیز می نامند. سازمان ها به سطوحی از امنیت، حریم خصوصی، انطباق، عملکرد و بسیاری از خصوصیات دیگر که یک بلاک چین خصوصی می تواند فراهم کند، نیاز دارند. تراکنش ها توسط نودهای انتخاب شده در بلاک چین پردازش می شوند. از منظر عملکردی، در اینجا تنها تعداد معدودی نود تراکنش ها را پردازش می کنند و این در حالی است که در مورد اتریوم 12000 نود در واقع می توانند عملکرد را در حیطه سرعت تراکنش ها و زمان واکنش دهی ارتقا دهند. تراکنش ها به طور عمومی در بلاک چین قابل رویت نیستند و تنها نودهای انتخاب شده در این بلاک چین های خصوصی می توانند به دفتر کل دسترسی داشته باشند. به عنوان مثال در R3 Corda، تراکنش بین نودها می تواند انجام شود در حالی که بقیه بلاک چین مشارکت نکنند.
مزایای بلاک چین های خصوصی
1- مجوز سازمانی
سازمان منابع و دسترسی به بلاک چین را کنترل می کند، بنابراین این بلاک چین ها خصوصی یا مجوز دار هستند.
2- تراکنش های سریعتر
وقتی که نودها به طور محلی توزیع شوند و همچنین نودهای کمتری برای مشارکت در دفتر کل موجود باشد، عملکرد سریعتر خواهد بود.
3- مقیاس پذیری بهتر
امکان اضافه کردن نودها و سرویس های قابل دسترسی می تواند مزیت عظیمی برای سازمان ها باشد.
4- پشتیبانی انطباقی
احتمالا یک سازمان نیازمندی های انطباقی دارد که باید به آنها پایبند بماند. کنترل کردن زیر ساخت توسط خود سازمان این ضرورت را پیوسته مقدور خواهد کرد.
5- به دلیل وجود نودهای کمتر، اجماع کارایی بیشتری خواهد داشت.
بلاک چین های خصوصی نود کمتری دارند و معمولا الگوریتم اجماع متفاوتی نیز دارند که به عنوان مثال می توان BFT را در مقابل POW نام برد.