تأثیر نوسان بازار بر تجارت

تأثیر نوسان بازار بر تجارت:
نوسان بازار تأثیر بر روی تجارت آرادی ها نخواهد گذاشت، زیرا در آراد به روشی تجارت و معامله انجام می‌شود که نوسانات بازار ارز یا هر بازار دیگری بر روی اعلام قیمت و انجام قرارداد های شما تأثیر نگذارد.

وضعیت قیمت ها و دلار در بازار نوسانی:
در چند روز اخیر بازار مقداری راکد شده و دلار بالا کشیده است، دولت یک رفتار سیاسی انجام می دهد و دلار را پایین می آورد، بحث هایی در مورد خروج اروپایی ها از برجام یا گیر دادنشان به برجام وجود دارد و یک مقداری نوسان این وضعیت زیاد شده است.

طبق آنالیزها، بازار سرمایه و وضعیت دلار دارد یک سری کارها می کند و به هر حال الان در بازار نوسان، داریم، ما نوسان ها را به دو گروه تقسیم می کنیم که شامل نوسان های کم و نوسان های زیاد می باشند.

نوسان های کم:
شامل نوسان هایی می باشند که دولت در آنها دست دارد و سعی می کند جلویشان را بگیرد مثلاً در تولید داخل، لبنیاتی ها یا لاستیکی ها و سیمانی ها از صنفشان اجازه افزایش قیمت 30 درصد گرفتند، این ها شامل نوسان های کم می باشند.

نوسان های زیاد:
نوسان های زیاد را می توانیم در طلا، ماشین، ملک و محصولات وارداتی داشته باشیم، تولید داخل هایی که ماده اولیه شان وارداتی است این ها هم احتمالاً به مشکل خواهند خورد و نوسان های زیادی را تجربه می‌کنند، نوسان هایی که خیلی جذاب نیستند و کار را اذیت می کنند.

طبیعتا هیچ کدام از شما کاری به نوسان دلار یا طلا و ماشین و ملک نخواهید داشت، شما به نوسان های محصولتان کار دارید، نگاه کنید ببینید آیا محصولتان تولید داخل است یا صادراتی، محصولات داخل نسبت به وارداتی ها نوسانات کمتری خواهند داشت، قطعاً وارداتی ها نوسان شان زیاد خواهد شد.

نوسانات روی کار چه افرادی تأثیر گذارند؟
فرض کنید که امروز ما یک محصولی را با قیمت A از تامین کننده خریداری می کنیم و با قیمت A+X می‌فروشیم فردا خرید همین محصول از تامین برای ما A+2X می شود پس ما هم آن را A+3X می فروشیم پس برای ما فرقی نمی کند ولی آن تولید کننده با خودش می گوید من 2 میلیارد جنس در انبار دارم اگر بفروشم، با 2 میلیارد نمی توانم ماده اولیه ای که دوباره همین را تولید کنم خریداری کنم پس این فرد موظف است که استپ بزند.

فردی می گفت من خودم یک محصولی را 80 هزار تومان خریداری می کردم ولی الان خریدش برایم 120 هزار تومان است در صورتی که من 80 هزار تومان را با قیمت 100 هزار تومان می فروختم، این شخص باید فکر کند چون می گوید اگر من کل محصولم را با قیمت 100 هزار تومان بفروشم همین اندازه که جنس دارم را نمی توانم دوباره خریداری کنم ولی برای ما آرادی ها فرقی نمی کند ما یک درصد سودی داریم و بر اساس آن کار می کنیم.

یکی از افراد می گفت که من می خواهم یک کارخانه ای را شریکی خریداری کنم که قیمت آن 5 میلیارد تومان است که یک و نیم میلیارد تومان را من بگذارم و سه و نیم میلیارد تومان را شریکم متقبل شود مثلاً 30% از سهام را من بر می دارم و هفتاد درصد را شریکم بر می دارد.

ما به این فرد گفتیم که آیا این کارخانه ارزش افزوده دارد؟ قیمت دستگاه بالا می رود؟ این فرد چون می‌خواهد کارخانه را خریداری کند من مشاور باید با او معادله بچینم که اولا آیا زمینش گرانتر می شود؟ دوما دستگاه‌هایش خراب می شوند یا قیمت دستگاه بالاتر می رود؟ سوما ماده اولیه ای که خریداری می کند چقدر سود می کند؟

همه این ها را حساب می کنیم ولی در 99 درصد از افراد ما این ها را حساب نمی کنیم فقط می گوییم که با قیمت A خریداری کنید و با قیمت A+X بفروشید و کاری به چیز دیگری نداشته باشید.