در ابتدای این مقاله کاربردی و جامع باید این طور عنوان کرد که بورس اوراق بهادار یکی از ارکان اصلی و حائز اهمیت بازار سرمایه به حساب می آید. در واقع می توان گفت که مهم ترین وظیفه این بازار جذاب، جذب سرمایه های پراکنده و تخصیص بهینه منابع یاد شده به واحد هایی می باشد که هم در جهت توسعه قدم بر می دارند و هم منافع مد نظر سرمایه گذاران را مرتفع می سازند. این نکته را در خاطر داشته باشید که سرمایه گذاران، با انگیزه های متفاوت، نقش مهمی در تامین منابع مالی ایفا خواهند کرد.
شایان ذکر است که واحد های اقتصادی نیز از جذب سرمایه های پراکنده، هدف های گوناگونی را دنبال خواهند کرد که مقصود هر 2 گروه، دستیابی به منابع بیشتر و بیشینه کردن ثروت و دارایی سهامداران محسوب می گردد. جالب است بدانید که یکی از مواردی که در توسعه و رشد پیوسته و دائمی سرمایه نقش حائز اهمیتی دارد، آشنایی سرمایه گذاران و تریدر های بازار سرمایه با راه های تجزیه و تحلیل اوراق بهادار، تحلیل سهام و افزایش قدرت تحلیل گری آن ها می باشد.
لازم به ذکر است که هم تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی و 2 مکتب فکری حائز اهمیت در بازار ها به شمار می آیند که در ادامه به آن ها می پردازیم. همین طور معامله گران و سرمایه گذاران بازار، از موضوعی مانند روان شناسی بازار نیز به منظور بررسی و تصمیم گیری استفاده خواهند کرد. احتمال دارد روان شناسی بازار را نتواند یک راه تحلیلی مستقل نامگذاری کرد، با این وجود در ادامه به بررسی کامل این شیوه نیز می پردازیم. پس با ما همراه باشید.
1) تحلیل بنیادی در بازار بورس
در خصوص با تحلیل بنیادی باید گفت که در واقع تجزیه و تحلیل بنیادی بر این فرض مبتنی است که اوراق بهادار (و بازار به عنوان کل) دارای ارزشی ذاتی می باشد که توسط سرمایه گذاران قابل ارزش گذاری است. در نظر داشته باشید که در تحلیل بنیادی ارزش گذاری قیمت ذاتی سهام به وسیله ارزیابی متغییر های بنیادی صورت خواهد پذیرفت. می توان گفت که چنانچه ارزش بازار کم تر از ارزش ذاتی باشد، زمان به منظور خرید مناسب تر خواهد بود و چنانچه ارزش بازار بیشتر از ارزش ذاتی باشد، زمان به منظور فروش مناسب تر می باشد.
جالب است بدانید که در تحلیل بنیادی سرمایه گذاران در گام نخست اقتصاد و بازار را تحت عنوان یک عنوان کلی، مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند تا قادر باشند زمان مناسب را به منظور سرمایه گذاری معین کنند. در ادامه به تحلیل صنایع یا قسمت هایی از اقتصاد خواهند پرداخت که دارای چشم اندازهای آینده قابل پیش بینی و مناسبی می باشند.
در انتهای ماجرا نیز فرد یا افراد تحلیل گر به این نتیجه دست پیدا خواهند کرد که زمان سرمایه گذاری مناسب می باشد و صنعت مناسبی با بازده بالایی در چرخه اقتصاد فعالیت خواهد کرد و در ادامه به تحلیل شرکت های صنعت مورد نظر خود خواهند پرداخت و تلاش خواهند کرد تا آن صنعت را از تمامی جوانب مورد تحلیل و بررسی دقیق قرار دهند.
در ادامه باید گفت که از آن جا که تحلیل بازار مبتنی بر زمان مناسب به منظور سرمایه گذاری در سهام است و تحلیل صنعت به جهت یافتن صنایعی با روشن ترین آینده انجام می گردد، پس سرمایه گذار می تواند شرکت هایی با آینده ای روشن تر در محدوده آن صنعت خاص را انتخاب نماید. به همین خاطر سرمایه گذار می بایست بر 2 جزء حائز اهمیت یعنی سود های تقسیمی و نرخ بازگشت مورد انتظار و یا به شکل بدیل، درآمد و نسبت P/E و تحلیل آن ها تکیه نماید. این نکته را در خاطر خود داشته باشید که در حقیقت تحلیل بنیادی در سطح شرکت، شامل متغییر های اصلی مالی به منظور تخمین ارزش ذاتی شرکت می باشد. می توان گفت که این متغیر ها شامل فروش، حاشیه سود، استهلاک، نرخ مالیات، منابع مالی، گردش دارایی ها و مواردی از این دست می باشد.
در نظر داشته باشید که تحلیل های بعدی می تواند دارای موقعیت رقابتی شرکت در آن صنعت، روابط کارگری، تغییرات تکنولوژیکی، مدیریت، رقابت خارجی و … باشد. نتیجه نهایی تحلیل بنیادی در سطح شرکت اطلاعاتی است که به منظور تخمین قیمت سهام لازم می باشد.
جالب است بدانید که طرفداران استراتژی های بنیادی بر این باورند که؛ قیمت در بازه زمان بلند مدت به سمت ارزش ذاتی حرکت خواهد کرد، پس هر زمان در پروسه ارزش گذاری بنیادی سهم، فاصله یا شکافی میان ارزش و قیمت روز مشاهده نمایند از این موضوع به منظور نتیجه گیری در خصوص با ارزندگی یا عدم ارزندگی و در نتیجه خرید یا فروش سهام استفاده می نمایند.
به صورت خلاصه بعضی از مزایا و معایب تحلیل بنیادی از قرار زیر خواهد بود:
مزایای تحلیل بنیادی:
• ﺑﺰرگ ترین ویژگی مثبت آن اﻣﻨﯿﺖ در برابر اﻣﻮاج رواﻧﯽ ﺑﺎزار محسوب می شود
• خطا های تحلیل بنیادی دارای ضریب کم تری به نسبت خطا های تحلیل تکنیکال می باشند
• در نتیجه تحلیل بنیادی سهام مناسب به منظور استفاده در بلند مدت می باشد
• مزیت دیگر آن که تحلیل های بنیادی به منظور سرمایه گذاری های بلند مدت مناسب و بر روند های بلند مدت تمرکز خواهد داشت
معایب تحلیل بنیادی:
• به کار گیری این تکنیک میبایست نسبت به مشخصه صنایع و شرکت ها فرق کند، و لازمه آن تحقیقات زمان بر و با هزینه های بسیار بالاست
• احتیاج به تخصص بیشتری در زمینه مسائل و بازار مالی خواهد داشت
• فراگیری آن سخت و نیازمند صرف زمان بسیاری است
• احیتاج به مدت زمان ﻃﻮﻻﻧﯽ به منظور ﺗﺤﻠﯿﻞ شرکت ها خواهد داشت و ﻣﺤﺪودیت های اﻃﻼع رﺳﺎﻧﯽ ﺷﺮکت ها از موانع آن محسوب می شود
• در حالت تغییرات محیطی، تحلیل انجام شده با خطا مواجه خواهد شد
2) تحلیل تکنیکال در بازار بورس
تجزیه تحلیل تکنیکال یکی از راه های سنتی انتخاب سهام عادی و به صورت کامل متمایز از شیوه های تحلیل بنیادی است. جالب است بدانید که در واقع بر خلاف روش تحلیل بنیادی که بر اطلاعاتی مانند سود سهام، فروش، نرخ های رشد و یا قوانین و مقررات دولتی وابسته می باشد، شیوه تجزیه و تحلیل تکنیکی بر اطلاعات منتشر شده بازار وابسته خواهد بود. شایان ذکر است که اطلاعات بازار (market data) قیمت شامل سهام یا سطح شاخص بازار، حجم (تعداد سهام معامله شده) و شاخص های تکنیکی خواهد شد.
در این بخش از مقاله باید به این نکته اشاره داشت که در واقع تحلیل تکنیکال (فنی) تغییر و حرکت قیمت اوراق بهادار را زیر نظر می گیرد و از این اطلاعات به منظور پیش بینی تغییرات و حرکت های آتی قیمت آن استفاده خواهد کرد.
در حقیقت می توان این طور بیان داشت که تکنیکالیست ها نمودار های قیمت را مورد استفاده خود قرار خواهند داد تا از این نمودارها داده های حائز اهمیتی به مانند حرکات و تغییرات روند قیمت در طول یک بازه زمانی، عکس العمل پیش و پس از اتفاقات حائز اهمیت، نوسانات گذشته و حال، حجم و میزان معاملات تاریخی و قدرت نسبی یک سهم به نسبت تمام بازار را در اختیار ما قرار خواهند گذاشت. همینطور توجه داشته باشید که تحلیل تکنیکال کمک شایانی به تشخیص زمان ورود به معامله خواهد کرد. در واقع تجزیه و تحلیل فنی یک راه پیش بینی قیمت با استفاده از قیمت های پیشین محسوب می شود. این راه به تحلیل عرضه و تقاضای کالا ها، سهام، شاخص های معاملات آینده یا هر ابزار قابل معامله دیگری وابسته می باشد.
باید عرض کرد که به بیشتر این راه ها، راه تجزیه و تحلیل بازار یا تجزیه و تحلیل داخلی نیز اتلاق می گردد، از این روی که در این شیوه از طریق ثبت اطلاعات مربوط به سهام به بررسی عرضه و تقاضای سهام در تمام بازار پرداخته می گردد. جالب است این نکته را مد نظر خود داشته باشید که هدف تجزیه و تحلیل تکنیکال استفاده از زمان می باشد، در واقع می توان این طور گفت که هدف دیگر آن پیش بینی تغییرات قیمتی کوتاه مدت در شاخص های بازار سهام و سهام به شکلی مجزا به حساب می آید.
این پیش بینی مبتنی بر مطالعه بازار یا تغییرات سهام به وسیله تجزیه و تحلیل اطلاعات قیمتی و حجم مبادله سهام یا مطالعه شاخص های تکنیکی است. به این موضوع توجه داشته باشید که تجزیه و تحلیل گران تکنیکی نه فقط به سطوح قیمتی بلکه به تغییرات قیمت نیز توجه داشته و تلاش دارند تغییرات قیمت را به صورت کاملا دقیقی پیش بینی کنند.
به شکل خلاصه، منطق تجزیه و تحلیل تکنیکی عبارت است از:
• در حقیقت قیمت ها به وسیله نیروی عرضه و تقاضا مشخص خواهد شد
• قیمت سهام هم زمان با تغییر و تعدیل قیمت سهام به سطوح تعادل جدید، به روند تازه تغییر پیدا خواهد کرد.
• باید عنوان کرد که روند ها و تغییرات قادر خواهند بود به وسیله مطالعه تغییرات قیمتی و حجم معامله در طول زمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و تعیین گردند.
• موارد گوناگونی به مانند عوامل بنیادی و عوامل روانشناختی بازار بر موضوع میزان عرضه و تقاضا تأثیر به سزایی خواهند گذاشت.
در ادامه باید به این صورت بیان کرد که معامله گرهایی که استراتژی های تکنیکال را مورد استفاده قرار می دهند، بر این باورند که "تمامی داده های حائز اهمیت بازار در قیمت ها و حجم معاملات نمایان شده است" و چنانچه قسمتی از داده ها در قیمت منعکس نشده باشند، در واقع به منظور استفاده فعالان بازار دارای ارزش نخواهند بود. در حقیقت تحلیلگران سبک تکنیکالی از مفاهیم و ابزار هایی مثل اسلایتور و اندیکاتور ها، خطوط روند، حمایت ها و مقاومت ها و… به منظور تحلیل استفاده می نمایند.
به صورت خلاصه بعضی از مزایا و معایب تحلیل تکنیکال از این قرار است:
مزایای تحلیل تکنیکال:
• مزیت اول آن که ﯾﮏ ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل قادر است از اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﺧﻮد در کل ﺑﺎزار ﻫﺎ و بر روی ﺗﻤﺎمی ﭼﺎرت ها اﺳﺘﻔﺎده نماید و اﯾﻦ ﯾﮑﯽ مهم ترین و بزرگ ترین مزیت اﯾﻦ ﻧﻮع از ﺗﺤﻠﯿﻞ به شمار می رود.
• دوره ی آموزش این روش نیز کوتاه مدت و قابل فهم می باشد.
• وقت مناسب خرید نقش حائز اهمیتی در عملکرد معامله گر ایفا خواهد کرد و استفاده از شیوه تحلیل تکنیکال کمک شایانی در معین کردن زمان خرید مناسب خواهد داشت.
• به وسیله تحلیل تکنیکال، مناسب ترین زمان به منظور ورود یا خروج در کوتاه مدت نمایان خواهد شد.
• هزینه و زمان تحلیل آن بسیار اندک و مناسب خواهد بود.
معایب تحلیل تکنیکال:
• اشتباهات تحلیلی در این شیوه تحلیلی نسبت به تحلیل بنیادی دارای ضریب بیشتر خواهد بود و به دلیل تمایلات و تعصب متفاوت افراد، امکان تفسیر و تحلیل های گوناگون وجود خواهد داشت.
• ابزارهای تحلیلی گوناگون و زیادی برای این روش وجود دارند.
• در سهام شرکت های کوچک تر کاربرد مناسبی نخواهد داشت.
• جمع آوری داده ها و اﯾﺠﺎد زﯾﺮ ساخت های ﻧﺮم اﻓﺰاری به منظور اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﻤﻮدار ﻫﺎی ﻗﯿﻤﺘﯽ ﺳﻬﺎم بسیار دشوار تر خواهد بود.
3) روان شناسی بازار
در ابتدا باید گفت که در حقیقت با در نظر داشتن مباحث گسترده کارایی بازار، معمولا سرمایه گذاران به موضوع روان شناسی در بازار های مالی و نقشی که عواطف و احساسات در آن ایفا خواهد کرد، نگاهی گذرا خواهند انداخت.
به ویژه این که در کوتاه مدت، هیجانات و احساسات سرمایه گذاران بر قیمت های سهام و بازار ها تأثیر به سزایی خواهد گذاشت. بنابراین آگاهی از این موضوعات در رابطه با تصمیم گیری ها و درک پروسه های موجود در بازار مالی امری ضروری خواهد بود. در حقیقت می توان اینطور عنوان کرد که مالی رفتاری به معنای مطالعه رفتار سرمایه گذاران با استفاده از این باور خواهد بود که سرمایه گذاران امکان دارد به شکل غیر عقلانی عمل کنند و اغلب هم در بازار ها رفتار هایی عاطفی دیده می شود.
جالب توجه است بدانید که در این نوع شیوه تحلیل، معامله گر هیچ تحلیلی به منظور یافتن سهم مناسب انجام نخواهد داد. در واقع معاملات و توجه خود را به سهامی متمرکز خواهد کرد که مورد توجه بازار قرار گرفته است که این توجه از روش های گوناگونی قابل تشخیص خواهد بود که از این قرار می باشند:
• سهامی که اخبار حساس و داغ در پی آن ها وجود دارد
• سهامی که بیشترین نظرات را در شبکه های اجتماعی به خود اختصاص داده است
• سهامی که در بخش پر بازدید سایت بورس تهران قرار گرفته است
• سهامی که بالا ترین حجم معامله را در روز کاری بورس داشته است
ولی به صورت کلی می توان گفت که مدیریت احساسات در زمینه معاملات امری لازم به حساب می آید، بخاطر این که معامله گرها معمولا می بایست به سرعت فکر کنند و در بازه زمانی بسیار کوتاهی به خرید و فروش سهام مد نظر خود بپردازند، بنابراین در نتیجه به منظور انجام این عمل، نیازمند نظم و برنامه معاملاتی از پیش تعیین شده ای می باشند تا قادر باشند زمان ورود و خروج به معاملات را به بهترین شکل مدیریت نمایند. از این روی معامله گر ها می بایست دستور العمل هایی مبتنی بر مقدار ریسک پذیری شان جهت زمان ورود و خروج از یک معامله را در خاطر خود داشته باشند و بدین وسیله احساسات و عواطف خود را از معامله به دور نگاه دارند.
در کنار موارد گفت شده باید توجه داشت که یک معامله گر خواهد توانست تصمیمی اتخاذ نماید که در پی تحولاتی ویژه، چگونه در مورد خرید یا فروش سهام مد نظر خود اقدام کند و محدودیت های تعیین شده ای را در مورد میزان سود یا زیان به ازای هر روز معاملاتی در نظر داشته باشد. به روز بودن معامله گر و کسب مهارت در زمینه مطالعه انواع نمودار ها و صورت های مالی، تجزیه تحلیل اخبار، صنعت و تکنیک های معاملاتی بسیار نقش مهم را ایفا خواهد کرد.
به صورت خلاصه بعضی از مزایا و معایب تکنیک روان شناسی بازار از قرار زیر خواهد بود:
مزایای روان شناسی بازار:
• موجب خواهد شد تا اقدامات سرمایه گذاری خود را طبق اصول مبتنی بر منطق پیش رود و از اتخاذ تصمیم های احساسی ممانعت به عمل خواهد آورد.
• توانایی تغییر عادات ذهنی به منظور همسو شدن با جریان بازار را خواهد داشت.
• غلبه بر موارد احساسی و عواطق، کنترل احساس طمع و یادگیری انعطاف پذیری در زمان انجام معاملات را برای شما به ارمغان خواهد آورد.
• آگاهی از آن باعث خواهد شد تا با برنامه ریزی از پیش و استراتژی مکرر وارد بازار های سرمایه گذاری گردید.
معایب روان شناسی بازار:
• آگاهی از مباحث روان شناسی بازار، مکملی در کنار انواع تحلیل های بازار مالی به شمار خواهد آمد و به خودی خود کافی تلقی نخواهد شد. درک این پروسه ها و تکنیک های بازار مالی، راه فرصت های خرید و فروش را هموار تر خواهد ساخت و کنترل احساسات شخصی و پیش بینی هیجانات سرمایه گذاران نیز همچنین در این میان قادر است نقش عمده ای را در میزان سود و زیان فرد ایفا نماید.
• توجه داشته باشید که این دسته از استراتژ ی های معاملاتی بسیار پر ریسک خواهند بود.
از کدام شیوه به منظور تحلیل سهام استفاده نماییم؟
در انتهای این مقاله جامع و کاربردی و در خصوص با اینکه از کدام روش تحلیلی استفاده نمایید باید گفت که در حقیقت انتخاب میان تحلیل بنیادی و تکنیکال به بازه زمانی سرمایه گذاری، اهداف و شرایط شخص وابسته خواهد بود. ولی به صورت کلی بیشتر سرمایه گذاران و معامله گرانی که در سطوح پیشرفته مشغول به فعالیت هستند، در بورس ایران این طور پیشنهاد می کنند که همزمان از تحلیل های بنیادی و تکنیکال باهم به منظور انتخاب سهام و تصمیم گیری استفاده نمایید تا به اصطلاح تصمیمی پخته تر و با ضریب اشتباه کم تر داشته باشید. جالب است بدانید که به ترکیب این 2 نوع تحلیل، تحلیل تکنو فاندامنتال اتلاق می گردد.
با این وجود، در بعضی اوقات شرایط امکان استفاده از این 2 تحلیل در کنار یک دیگر وجود نخواهد داشت و حتی نیازی در این خصوص نیز احساس نخواهد شد. به عنوان مثال افرادی که نوسان گیری های کوتاه مدت روزانه انجام خواهند داد معمولا قادر نخواهند بود زمان زیادی به منظور تحلیل بنیادی صرف نمایند و نیازی به این کار نیز احسان نخواهد شد. در واقع می توان گفت که این افراد صرفا با تحلیل نمودار ها و روان شناسی بازار تصمیمات خرید و فروش خود را اتخاذ خواهند کرد. امیدوارم که از محتوای این مقاله راضی بوده باشید.