حمید اعرابی معتقد است: بسیاری از افرادی که در یک سال گذشته وارد بازار سهام شده اند، فقط رنگ سبز بازار را دیده اند، ولی بازار می تواند رنگ قرمز هم داشته باشد و این موضوع برای هر بازاری کاملاً طبیعی است، اما وقتی ریسک بالا باشد و دارایی ها به نصف تقلیل یابد، ناخوشایند می شود.
در پایان معاملات سال 1398، شاخص کل با بیش از 334هزار واحد افزایش نسبت به سال 1397، به رقم 512هزار واحد رسید که 187 درصد افزایش را نشان می داد. در روز 28 اسفندماه سال 1398 ارزش کل معاملات به 4400 میلیارد تومان رسیده بود که 3800 میلیارد تومان آن تنها مربوط به سهام خرد می شد؛ یعنی جدا از سهم های بلوکی، عمده و انتقالی. این آمارها نشان می داد که بازار به رشدهای بی سابقه ای رسیده است. در حالی که کسی تصور نمی کرد دو ماه بعد از این اتفاقات، رشدهای بازار به ارقام اعجاب انگیزی برسد. روز سه شنبه در حالی شاخص کل رقم 980 هزار واحدی را پشت سر گذاشت که ارزش معاملات آن در یک روز کم رمق تر نسبت به روزهای قبلی اش به 16 هزار و 500 میلیارد تومان رسیده بود. شاخص کل تنها طی 10 روز کاری (از روز سه شنبه دوم اردیبهشت 99 تا دوشنبه هفته جاری 15 اردیبهشت) 22.7 درصد افزایش یافت. در بازه یک ماهه و یک ساله هم شاهد رشد 94.8 و 460 درصدی شاخص کل بازار سهام بوده ایم.
البته در مدت کوتاه یک هفته و ماهانه شاهد رشد بیشتر شرکت های بزرگ بوده ایم؛ به طوری که آمارها نشان می دهد شاخص هفتگی و ماهانه 30 شرکت بزرگ به میزان 27.3 و 104 درصد افزایش یافته است. اما در مقابل، در حالی که شاخص هم وزن طی بازه کوتاه مدت رشد کمتری نسبت به دو شاخص قبلی ( 12 درصد هفتگی و 34.5 درصد ماهانه) نشان می دهد، در بازه زمانی یک ساله این شاخص به میزان 742 درصد رشد کرده است. این شاخص برای 30 شرکت بزرگ تنها 364 درصد بوده است. بنابراین طی یک سال گذشته شاهد رشد بی سابقه سهم های کوچک نسبت به سهم های ارزنده و بزرگ بوده ایم؛ موضوعی که همواره به عنوان یکی از ریسک های بزرگ معرفی می شود. با این حال، رفتار یک ماه اخیر سهام داران و رغبت آنها به سمت شرکت های بزرگ نشان دهنده تعقل بیشتر و عمل کردن به توصیه های کارشناسان به منظور کاهش ریسک بوده است.
یکی دیگر از توصیه های همیشگی به سهامداران تازه کار که این روزها عامل اصلی رشد بازار را تشکیل می دهند، خرید سهام صندوق های سرمایه گذاری به جای ورود بی واسطه بوده است. حال سؤال این است که آیا با رشد بی سابقه ای که شاخص سهام داشته، هنوز این توصیه ها می تواند به عنوان سپری در برابر خطرات بازار عمل کند؟
ریسک فوق العاده
حمید اعرابی یکی از فعالان و کارشناس بازار سرمایه اظهار کرد: به نظر من ریسک بازار فوق العاده بالا است. به بیان دیگر، اگر ریسک بازار را به 10 درجه تقسیم کنیم، در حال حاضر می توان گفت روی عدد 9 قرار دارد، یعنی 9 واحد ریسک می کنند تا بلکه یک واحد سود ببرند.
به گفته حمید اعرابی از ابتدای دولت آقای روحانی تاکنون رشد دلار چهار برابر بوده، اما شاخص کل بورس از 80 هزار به نزدیک یک میلیون واحد رسیده، یعنی بیش از 10 برابر رشد کرده، در حالی که طی این مدت قیمت کامودیتی ها رشدی نداشته و از آن جایی که بازار سهام ما کامودیتی محور است، این میزان رشد غیرمنطقی به نظر می رسد. کامودیتی یعنی اقلام و اجناسی مانند فولاد، مس، نفت و امثالهم که 90 درصد بازار را تشکیل می دهند و مابقی شامل خودرو، بانک، بیمه و خدمات است.
وی در ادامه افزود: در حال حاضر P/E بازار (قیمت سهم تقسیم بر سود) به 24 درصد رسیده در حالی که نرخ بهره بانکی بین 10 تا 15 درصد است، این در حالی است که در بازار آمریکا یا اروپا نرخ بهره 0.25 درصد ولی P/E آن بین 15 تا 17 درصد است. این تناسب بسیار خطرناک است، زیرا نشان می دهد بین 24 سال طول می کشد که خریدار سهام به سرمایه اولیه خود برسد. در حالی که این نسبت در سال های گذشته بین هفت تا هشت درصد بوده است. به نظرم دولت به منظور پر کردن کسری بودجه خود مقداری هیجان کاذب در بازار ایجاد کرده و این موضوع می تواند عواقب اجتماعی خطرناکی به بار بیاورد.
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه گفت: اینکه عموم مردم وارد بازار بورس شوند بسیار خوب است، اما اینکه دارایی های خود را بفروشند و با پول آن سهام بخرند، به خصوص در شرایط کنونی بسیار خطرناک است. بسیاری از افرادی که در یک سال گذشته وارد بازار سهام شده اند، فقط رنگ سبز بازار را دیده اند، ولی بازار می تواند رنگ قرمز هم داشته باشد و این موضوع برای هر بازاری کاملاً طبیعی است، اما وقتی ریسک بالا باشد و دارایی ها به نصف تقلیل یابد، ناخوشایند می شود.
زمان پایان ورود نقدینگی به بازار
اعرابی درباره رابطه نقدینگی و رشد بازار نیز توضیح داد: ما یک تئوری به نام تئوری پول داریم، این نظریه می گوید 30 تا 35 درصد نقدینگی در دست افراد حقیقی و مابقی آن دست افراد حقوقی و نهادها است. در اقتصاد ایران کل نقدینگی دست اشخاص بین 600 تا 700 هزار میلیارد تومان است و ما اگر فرض را بر این بگذاریم که 30 درصد مردم وارد بورس شوند، رقمی حدود 200 هزار میلیارد تومان می شود. البته از این رقم حداکثر 70 درصد وارد بازار خواهد شد و مابقی آن برای خرید مایحتاج خانوارها ذخیره می شود. سرانه سپرده های مردم بین 6 تا 6.5 میلیون تومان است و اگر فرضاً 4 میلیون تومان آن را برای خرید سهام اختصاص دهند، 200 هزار میلیارد تومان تبدیل به 130 تا 140 هزار میلیارد تومان می شود. از ابتدای سال گذشته تا کنون حدود 80 هزار میلیارد تومان وارد این بازار شده است. با ورود سهام صندوق های سرمایه گذاری قابل معامله هم 20 هزار میلیارد تومان دیگر وارد می شود. بنابراین 30 تا 40 هزار میلیارد تومان دیگر وجود دارد که می تواند وارد بازار شود. آن هم بازاری که قیمت سهم های آن 10 برابر شده و این رقم توانایی نگهداری آن را ندارد. از آنجایی که ورود نقدینگی به بازار به طور روزانه رقم 2000 میلیارد تومان است، به نظر من اگر بازار بخواهد با این روش پیش برود، دو تا چهار هفته دیگر بیشتر دوام نخواهد آورد.
وی گفت: حدود 70 درصد نقدینگی کشور شبه پول است و به صورت سپرده در بانک ها قرار دارند و نمی تواند وارد بازار شود. از سوی دیگر، نهایتاً 30 درصد افراد وارد بازار خواهند شد، در نتیجه تنها هفت تا هشت درصد کل نقدینگی می تواند وارد بازار شود.
اعرابی با اشاره به اینکه ارزش بازار به دو برابر رقم نقدینگی رسیده است، افزود: به بیان دیگر اگر همه بخواهند سهم خود را بفروشند، پولی برای خرید آن وجود ندارد، به بیان ساده فرضاً دو واحد پول و چهار واحد سهام وجود دارد و اگر سهم ها بخواهد تبدیل به پول شوند، تنها ظرفیت دو واحد تبدیل آن وجود دارد.
این کارشناس بازار در پایان با بیان اینکه از نظر بنیادین، بازار را در شرایطی نمی بینم که افراد تازه وارد بی محابا وارد آن شوند، افزود: اگر قصد ورود به بازار را دارند با واسطه و از طریق صندوق ها بیایند، هر چند در حال حاضر ریسک بازار به صندوق ها هم رسیده است، زیرا بازار بسیار رشد کرده و از سوی دیگر پرتفوی صندوق ها هم قابل رضایت نیست.