بازار اولیه:
در بازار اولیه اوراق بهادار شرکت، برای اولین بار صادر شده و در معرض مبادله قرارمی گیرند. به سهام جدیدی که شرکت های بازار ثانویه عرضه می کنند بازار اولی گفته نمی شود.
بازار ثانویه:
بازار ثانویه شامل خریداران و فروشندگان سهام و اوراق قرضه ای است که قبلا انتشار یافته است. برای مثال اگر فردی بخواهد سهم یا ورقه ای قرضه ای راکه برای اولین بار پس از عرضه توسط یک شرکت خریداری کرده به فروش برساند باید به بازار ثانویه برود. به همین ترتیب وقتی شخصی بخواهد، سهم یا ورقه قرضه مربوط به شرکتی را از بازار ثانویه خریداری کند، (در صورتی که آن شرکت در فهرست شرکت های پذیرفته شده در بازار سهام باشد) ناچار نیست منتظر انتشار عمومی سهام جدید آن شرکت بماند. بورس اوراق بهادار مهم ترین نهاد بازار ثانویه برای معاملات اوراق بهادار است.بازار ثانویه مکانی است که سهام منتشرشده و در حال انتشار مورد خرید و فروش قرار می گیرند. تفاوت بازار ثانویه با بازار اولیه در این است که در بازار اولیه عرضه کننده، سهام را مستقیما به سرمایه گذار می فروشد.
انواع ارزشها
ارزش دفتری:
ارزشی که برروی ترازنامه ثبت می باشد (درموردکالاها و اجناس) خواه این قیمت برای امسال باشد، خواه برای 10 سال قبل، به آن ارزش دفتری می گویند.
ارزش ذاتی:
ارزش یک سهم برحسب نرخ بازده سرمایه گذاری، هرقدر از سهم خود بازده بیشتری کسب کنیم ارزش ذاتی آن بیشترخواهد بود.
ارزش اسمی:
ارزشی که آن را قانون تعیین می کند و برای هربرگه سهام 100 تومان است.
ارزش بازار:
قیمت فروش سهام دربازاراست، این ارزش را عرضه و تقاضا مشخص می کند.
گسترش فعالیت بازار سرمایه در مناطق جغرافیایی کشور بر اهداف و فعالیت های ذیل تأثیر با اهمیت دارد:
الف) فرایند توسعه اقتصادی همزمان و یکنواخت مناطق را شتاب می بخشد.
ب) اجرای سیاست های مربوط به تمرکززدایی را آسانتر می کند.
ج) مشارکت طیف گسترده تر مردم را در فعالیت های اقتصادی مولد امکان پذیر می سازد.
د) شدت انباشت نقدینگی را در مناطق مختلف کشور از توزیعی یکنواخت برخوردار می سازد.
ه) ساز و کار گردآوری منابع مالی راکد یا سرگردان را در اقتصاد ملی کارامدتر می کند.
و) رویکرد نامناسب به پس انداز را به ویژه در بخش خانوار اصلاح می کند.
ز) دستیابی به الگوی بهینه تخصیص منابع مالی را با در نظر گرفتن نیازهای هر یک از مناطق جغرافیایی و اولویت های اقتصاد ملی امکان پذیرتر می سازد.
ح) با گسترش فرهنگ سهامداری در جامعه و سازمان یافته شدن بازار سرمایه در اقتصاد ملی، زمینه های کاهش درجه و شدت اتکای بنگاه های اقتصادی را به استقراض از شبکه بانکی یا تامین دولتی فراهم می اورد که خود به کاهش فشار تقاضا در بازار پول و فشار کسری بودجه دولت می انجامد.