ابعاد واقعی تأثیر کرونا بر اقتصاد جهانی:
لری الیوت در گاردین نوشت:
بازارهای مالی به خاطر رشد نسبی بازار سهام طی یک هفته گذشته تصور می کنند که شرایط بد و بحرانی تمام شده است. این رشد نسبی به این دلیل رخ داد که برخی کشورها شروع به برداشتن محدودیتهای اعمال شده برای مقابله با بیماری همه گیر کووید19 میکنند. امیدوارم که به زودی در امتداد وال استریت فعالیتهای اقتصادی از سر گرفته شود.
در حال حاضر نمی توان شدت تأثیرات کرونا را پیش بینی کرد. این اتفاقی بود که اقتصاددانان آن را یک شوک برون زا مینامند؛ چراکه اگرچه تأثیرات زیادی دارد اما از خارج از اراده خود سیستم است. بنابراین، این استدلال وقتی روشن تر می شود که می بینیم صندوق بینالمللی پول می گوید، از زمان رکود بزرگ به این سو، اقتصاد جهانی امروز بدترین شرایط خود را تجربه می کند. کووید19 به معنای پایان جهانی شدن نیست بلکه تنها طغیانی علیه آن است.
این دیدگاه که هیچ چیز اساسی درنتیجه تأثیرات اقتصادی این بحران تغییر نخواهد کرد، ممکن است درست باشد. البته همواره صحبت های زیادی در مورد چگونگی اصلاح بنیاد سرمایه داری جهانی پس از بحران بانکی سال 2008 وجود داشته است.
اکنون ممکن است سیستم مالی نسبت به سال 2008 مقاوم تر باشد اما اقتصاد جهانی به عنوان یک کلیت، امروز با کمترین حاشیه ممکن کار می کند. این نکته از بالا به پایین صادق است. این تصویر واقعی در 30سال گذشته که بازارهای جهانی به ویژه بازارهای مالی از نظر اندازه و دامنه افزایش یافته اند حقیقت دارد.
طی این سالها زنجیره تأمین طولانی و پیچیدهای ایجاد شده است. توسعه مؤسسات جهانی قوی تر ممکن است برای محدود کردن برخی از زیاده رویهای سرمایه فراملی عمل کرده باشد، اما از سال 1930 تاکنون همکاری چندجانبه ای وجود نداشته است.
تنها شکل مؤثر هماهنگی بینالمللی از طریق بانک های مرکزی ای تأمین می شود که پول فراوانی در اختیار دارند. هر تلاشی برای افزایش نرخ بهره بیش از سطح عادی، موجب هراس بازار سهام و نتیجه ای عکس میشود.
به حداقل رساندن آسیبهای اقتصادی ناشی از کرونا، نیاز به یک سیستم بینالمللی قویتری دارد
این اما همه داستان نیست. دلیل اینکه دولت انگلستان مبلغ زیادی پول را به خدمات درمانی، یارانههای دستمزد، حمایت از خود اشتغالی و مشاغل کوچک اختصاص داده، این است که همه آنها فقط قبل از وقوع بحران میتوانستند خود را مدیریت کنند. ضعیفترین دهه برای رشد دستمزد واقعی از قرن نوزدهم بدین معناست که میلیونها کارگر تنها یک روز از پرداخت فاصله دارند.
برای بیشتر افراد، خود اشتغالی یک مبارزه روزمره برای ایجاد حداقلهای زندگی است. مشاغل کوچک مانند رستورانهای خانوادگی در حاشیه فعالیت میکنند. برای آنها، بازپرداخت وام دولتی حتی با فرض اینکه بتوانند آن را بگیرند، همه سودشان را برای دوسال آینده از بین میبرد.
برخی به طور جدی اعتقاد دارند از آنچه که پیش تر در سراسر جهان اتفاق افتاده، درس های لازم گرفته نشده است. چین در عید سال نو به سازمان بهداشت جهانی هشدار داد که ممکن است مشکلی داشته باشد.
این یک عمل جنون آمیز خواهد بود که سال 2020 را به عنوان یک انحراف از بین ببریم و فرض کنیم همه چیز به حالت عادی برگردد. برخی از تغییرات اجتناب ناپذیر به نظر می رسند. شرکت ها به دلیل اختلال ناشی از بیماری همه گیر، زنجیره های عرضه خود را کوتاه تر می کنند.
همزمان برای سیستم های درمانی باید پول اضافی پرداخت شود تا بتوانند با ظرفیت بیشتری کار کنند. کووید19 بسیاری از کشورها ازجمله انگلیس را به لحاظ کاهش تولید داخلی و تکیه بسیار زیاد به خدمات مالی دولتی، در معرض خطر قرار داده است.
همزمان اصلاحات دیگر سخت تر به نظر می رسند. برای مدیریت مبارزه با بیماری همه گیر کووید19 و به حداقل رساندن آسیب های اقتصادی ناشی از آن، به یک سیستم بین المللی قوی تری نیاز داریم. هیچ کشوری به رغم آنچه که دونالد ترامپ ممکن است فکر کند، رویکردی جداگانه برای مقابله با این بیماری ندارد. سرانجام، شوک ناشی از بحران بانکی آنقدر بزرگ نبود که بتواند تغییرات واقعی را ایجاد کند. اما این ممکن است متفاوت باشد.
دولت ها متفق القول در بازار آزاد مانند انگلستان هنوز مسیری طولانی را برای ملی کردن بازارهای کار خود طی نکرده اند، آنها تنها به دلیل اینکه اقتصادهایشان ذاتا شکننده است این کار را کرده اند.
بهترین استدلال در مورد کنترل سرمایه، مالیات بر دارایی و یک توافق نامه سبز جدید این است که آنها در زمان بعدی بحران، اقتصاد را مقاوم تر سازند چراکه احتمالا بحران های دیگری هم در آینده وجود خواهد داشت.