سهم ایران از تجارت خارجی چین (واردات و صادرات) نیم درصد، است، اما رابطه این دو با حساسیت به مراتب بیشتری در داخل یا خارج دنبال می شود. بحث اخیری که در پی اظهار نظر سخنگوی وزارت بهداشت درگرفت، این پرسش را مطرح کرد که دلیل این حساسیت چیست یا واقعیت رابطه ایران و چین چیست؟ در این باره با مجیدرضا حریری، رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین گفت و گوی کوتاهی داشتیم که می خوانید.
رابطه ایران و چین امروز بر چه بستری جریان دارد؟
فارغ از همه مسائل سیاسی، امروز چین شریک تجاری نخست بیش از 130 کشور در دنیا است که این امر حتی شامل امریکا هم می شود، یعنی چین شریک تجاری نخست امریکا هم هست. بنابراین ارتباط اقتصادی ایران و چین، ربط چندانی به سیاست ندارد. شاید سیاست روابط اقتصادی را تضعیف یا تشدید بکند، اما ماهیت اساسی رابطه ایران و چین، یک ماهیت اقتصادی است. حتی برخی معتقدند که اگر در کشور ما انقلاب نمی شد هم، امروز چین شریک تجاری نخست ایران بود.
به چه دلیل؟
با یک توضیح این واقعیت روشن می شود. در منطقه ما دو سیاست و دو اقتصاد هستند که کاملاً در اردوگاه غرب و امریکا تعریف می شوند؛ یعنی عربستان سعودی و امارات. اما همین دو کشور در منطقه ما، شرکای اول و دوم اقتصادی چین هستند و ما شریک سوم تجاری چین در منطقه هستیم. به عبارت دیگر، حجم روابط اقتصادی عربستان و امارات با چین بیشتر از ما است.
بنابراین می شود گفت روابط چین با کشورها سیاسی یا ایدئولوژیک نیست؟
به باور من ماهیت اقتصادی روابط این کشور با دنیا کاملاً بر سایر وجوه ارتباطی سیطره دارد. البته این به معنای نفی روابط سیاسی نیست، اما واقعیت این است که اکثریت کشورهایی که چین شریک تجاری نخست آنان است، در اردوگاه غرب قرار می گیرند. مثلاً تایوان، کاملاً ضدچین شناخته می شود، اما یکی از شرکای اصلی چین است. یا ژاپن و کره جنوبی که در اردوگاه امریکا هستند، شرکای تجاری اصلی چین هستند. خود امریکا با حدود 650 میلیارد دلار مبادلات تجاری، حدود 20درصد تجارت خارجی چین با این کشور صورت می گیرد.
در این شرایط وضعیت ایران چگونه است؟
ببینید! چین امروز تاجر اول در جهان است، از این منظر می توان گفت رابطه ما با چین چندان موضوعی سیاسی نیست، چه بسا موضوع، عموماً اقتصادی است.
اما برخی منتقد گسترش روابط ایران و چین هستند.
ما بعد از انقلاب با امریکا دچار تنش شدیم، از این رو طبیعی است که در همه حوزه ها برای قدرتی که با ما مشکل دارد، جایگزینی پیدا کنیم. در جهان امروز وقتی امریکا را حذف کنیم، چند کشور وجود دارند که بتوانند مستقل از امریکا با کشورهای دیگر رابطه سیاسی و اقتصادی داشته باشند؟ تنها چین و روسیه می ماند که جایگاه و قدرت اقتصادی هریک مشخص است. به باور من، مسأله ما چیز دیگری است، به این معنی که ما امروز در کشور خود نیاز داریم تا مشخص کنیم که شریک استراتژیک چیست، چه تعریف و چه جایگاهی در روابط خارجی ما دارد. شریک استراتژیک یعنی یک کشور با حفظ منافع ملی خود روابط همه جانبه برقرارمی کند. امروز تنها کشوری در دنیا که ما توافقنامه همکاری در همه حوزه ها امضا کردیم، چین است، هرچند میزان اجرایی شدن این توافقنامه بحث دیگری است. خاصه اینکه چین تنها کشوری است که امکان ایجاد ارتباط همه جانبه میان ما و آن وجود دارد.
به نظر شما علت سوگیری برخی نسبت به چین چیست؟
برخی پیش فرض های غلط دارند. مثلاً فکر می کنند تجارت ما با چین رقم بزرگی دراقتصاد چین را شامل می شود، درصورتی که کمتر از نیم درصد تجارت خارجی چین (صادرات و واردات) با ایران است. برخی هم فکر می کنند که چینی ها از قبل ما خیلی می خورند که این هم باید برای مردم توضیح داده شود که واقعیت روابط ما با چین چیست. اگر این موارد به صورت شفاف برای مردم توضیح داده شود، بسیاری از سوء تفاهم ها حل می شود.
این بگومگوها تأثیری در روابط دو کشور داشت؟
مطلقاً تأثیری نداشت. ضمن اینکه 3 ماه پیش پس از شیوع کرونا در چین، هم مقام های رسمی و هم مردم ما با مردم چین همدردی و اعلام همبستگی کردند. بعد از شیوع کرونا در ایران، چینی ها هم ابراز همدردی کردند. ما در ایام شیوع کرونا، نزدیک به 2 میلیون ماسک برای این کشور ارسال کردیم، چینی ها هم در یک قلم حدود 12 میلیون ماسک برای ما ارسال کردند. قبل از کرونا، رابطه ایران و چین، رابطه سیاسیون و فعالان اقتصادی بود، اما امروز مردم دو کشورهم به هم نزدیک شدند.