برنامه ریزی و به کارگیری اتوماسیون و علوم روز آی تی نهایتا منجر به شفافیت در همه زمینه ها خواهد شد مثلا در بحث ترانزیت بدقت مشخص خواهد شد که در صورت اتلاف زمان کدام بخش قصور داشته و یا اجزای هزینه های رسمی مشخص خواهد شد که البته همیشه خوشایند نخواهد بود.
- مدیریت کارآمد کلید موفقیت است، به ویژه در مدیریت زنجیره تامین. دقت شود مدیریت کارا؛ علاوه بر این، مدیر باید ارتباطات معتبر در صنعت داشته باشد. این می تواند در بهره برداری از فرصت های کسب و کار سودمند باشد.
- لجستیک فقط یکپارچه سازی فرآیندها و مدیریت درون مرزی نیست بلکه solution ها باید راه حل هایی برای سرزمین مادری و ارتباط با بیرون مرزها ارائه دهد. دقت شود ارتباط با بیرون مرزها در جهت منافع ملی.
- حمل و نقل در مدهای مختلف ضمن یکپارچگی باید موثر و کم هزینه باشد در حالی که در ایران تا جای ممکن سعی در پرهیز از حمل و نقل چند وجهی ست در کشورهای اروپایی هزینه کل در حمل و نقل چند وجهی پائین تر از هزینه کل حمل با یک مد است چرا که شبکه مبدا مقصد با یک مدل اقتصادی ران شده اما در ایران کامیون تا 700 یا 800 کیلومتر هم به صرفه ست.
- انبارداری با به کارگیری فن آوری های روز، درآمد انبارداری با دیدگاه لجستیکی ارتباط مستقیم با زمان ماندگاری کالا نداشته و از محل ارزش افزوده بر کالا درآمد کسب می نماید.
- مدیریت لجستیک یعنی کار تیمی انجام دادن که ذاتا در کار تیمی ضعیف هستیم. در تیم لجستیک افراد می بایست ارزش بیافرینند و پاسخ گوی عملکرد خود در مواقع بحرانی باشند که با سفارش شدن افراد برای به کار گرفته شدن در تناقض شدید است (آفت بخش های غیر دولتی و دولتی).
- در لجستیک هزینه کل کاهش می یابد در حالی که بدون لجستیک هر بخش هزینه های خاص خود را به مصرف کننده نهایی تحمیل می نماید در ایران چه زیربخشی حاضر است از منافع خود برای مدت کوتاهی در جهت رشد منافع ملی چشم پوشی کند تا زمانیکه درآمدها این بار نه از محل تولید هزینه مضاعف برای مصرف کننده نهایی داخلی و یا خارجی بلکه از محل ارتقای عملکرد ملی (مثلا عبور حجم بالایی از کالا از خاک کشور - ترانزیت) حاصل شود.
- آموزش کارکنان در بخش های مختلف و ایجاد زبان مشترک لجستیکی بین آن ها.
- نهایتا به خدمات لجستیکی نباید به عنوان محل درآمد جدید نگاه کرد ابتدا می بایست هزینه کل حداقل ثابت نگه داشته شود و سپس در جهت کاهش آن و افزایش درآمد از محل افزایش عملکرد اقدام نمود.
- لجستیک فرزند برنامه ریزی ست حال با توجه به تمامی عدم قطعیت ها و شرایطی که در کشور موجود است این برنامه ریزی تا چه حد به اجرای کارآ منجر خواهد شد.
- با لجستیک و یا بدون لجستیک یک مدیر می بایست توانایی داشته باشد بین بهره وری سیستم و بهره وری و کارآیی افراد ارتباط برقرار کند تا تفاوت های بین افراد کارآمد و افرادی که وبال گردن سیستم هستند عیان شود تا کنون چنین اتفاقی در بخش های مختلف رخ نداده است.
- یک نکته بسیار جالب توجه؛ چگونه است که برای رضایت هواداران فوتبال در رده های باشگاهی و ملی، ساز و کارهایی تعریف می شود تا کسب و کار پولساز فوتبال با جامعه بین الملل برای استخدام بازیکن و مربی تعامل داشته باشد اما در بقیه زمینه ها این تعامل برقرار نمی شود، کشورهای دیگر خیلی زود این نقیصه را برطرف ساخته اند و افراد متخصص حقیقی و حقوقی را در زمینه های مختلف به کار گرفته اند در مدهای مختلف حمل و نقل، لجستیک، آی تی و...
- پایه دیگر لجستیک یعنی ساده سازی فرآیندها و کاهش آنها نا نهایتا منجر به کاهش زمان و اسناد گردد مشکل دیگری که در اجرا پیش می آید از دست دادن آتوریتی ها در برخی بخش هاست که مقاومت بسیار سختی در قبال این تغییرات صورت خواهد گرفت.
- برنامه ریزی و به کارگیری اتوماسیون و علوم روز آی تی نهایتا منجر به شفافیت در همه زمینه ها خواهد شد مثلا در بحث ترانزیت بدقت مشخص خواهد شد که در صورت اتلاف زمان کدام بخش قصور داشته و یا اجزای هزینه های رسمی مشخص خواهد شد که البته همیشه خوشایند نخواهد بود.
نظر شما
حمید پناهی:
ممنون از مقاله عالیتون، من هم یک مطلبی در مجله افق اقتصادی خواندم که نوشته بود لجستیک میتواند با انطباق با تغییرات در تقاضا، بازار، محیط و رقبا؛ میتواند پاسخگویی و تطبیقپذیری زنجیره تامین را افزایش دهد که به نظرم بسیار مهم است
مطالب مرتبط: