تورستن وبلن می گوید در اصل تولید، اما متاسفانه مصرف
تورستن وبلن یکی از چهره های اصلی بنیان گذار اقتصاد نهادگرا شناخته می شود. جدای از این اهمیت بسیار بالای او که هم تأثیری بسیار زیاد در علم اقتصاد داشت و هم در جامعه شناسی، امروزه وبلن را با دو مفهوم مختلف می شناسند: خودنمایی و دوگانه وبلنی. کلمه خودنمایی خود را در قالب مفاهیمی وبلنی مانند «مصرف خودنمایانه» و «فراغت خودنمایانه» نشان می دهد و البته دوگانه وبلنی هم به تمایزی گفته می شود که وبلن در دیدگاه نهادگرای خودش بین «نهاد» و «فن آوری» قائل بود.
وبلن در مشهورترین کتاب خود که «نظریه طبقه فارغ» یا «طبقه فراغت پیشه» نام دارد، انتقادی بسیار تیز و انتقادی به این طبقه وارد می کند و آن را بابت مصرف گرایی بی ثمرش مورد نکوهش قرار می دهد. در این کتاب است که وبلن از عبارت «مصرف خودنمایانه» استفاده می کند و منظورش از این عبارت، هزینه کردن پول برای کالاهایی است که اصلا آن قدر ارزش ندارند. ریشه این عبارت به انقلاب صنعتی دوم برمی گردد و ظهور طبقه نوکیسه که ناشی از انباشت ثروت سرمایه ای بود. وبلن می گوید که اعضای طبقه فارغ، که عمدتا در کسب وکاری هم مشغول هستند، آن دسته از افرادی اند که مصرف خودنمایانه را به این دلیل انجام می دهند که از طریق به رخ کشیدن قدرت و پرستیژ اجتماعی، باقی اقشار جامعه را تحت تأثیر قرار دهند. وبلن در همین جا به روشنی بیان می کند که جایگاه اجتماعی عمدتا از طریق مصرف نمایانده می شود، نه از طریق ثروتی که هر شخص به دست می آورد. همین مسئله باعث می شود که مردم متعلق به طبقات دیگر تحت تأثیر این رفتار قرار می گیرند و به شدت به دنبال تقلید از این طبقه می روند. نتیجه این نظام، پدید آمدن جامعه ای است که ویژگی اصلی اش هدر رفتن پول و زمان است. این کتاب وبلن از اولین آثاری در زمینه جامعه شناسی بود که به جای تولید بر مصرف تکیه کرده بود.
جدای از عبارت «مصرف خودنمایانه» وبلن از عبارت «فراغت خودنمایانه» هم با چنین تعریفی استفاده کرد: استفاده غیرمولد از زمان، به صرف نشان دادن جایگاه اجتماعی. این مسئله به طور روشن باعث شده بود که خودنمایی در فراغت نشان دهنده قدرت باشد و اتفاقا سخت کوشی در کار نشان دهنده ضعف. زندگی تفننی طبقه فارغ، هرچه بیشتر در جامعه جا می افتاد، تنبلی و تن آسایی بیشتر به نُرم فرهنگی تبدیل میشد و کار به نشانه ای از پستی. فراغت خودنمایانه بیشتر مربوط به زندگی روستایی بود و دیگر پاسخ گوی زندگی شهری نبود، به همین دلیل با سرعت سرسام آور رشد شهرها نیازمند به شکل جدیدی از به رخ کشیدن قدرت و ثروت بودیم، که پاسخ همان «مصرف خودنمایانه» بود. همان طور که مشاهده می کنید، دیدگاه های وبلن علی رغم بسیار قدیمی بودن، خیلی هم به روز هستند.
نهاد
یکی از بزرگ ترین پرسش ها و چالش های توسعه اقتصادی هنوز هم این است که چه تفاوتی بین نهاد و مثلا فن آوری وجود دارد. برای مثال اگر قرار باشد صنایع سنگین ایران توسعه پیدا کنند، آیا کافی است که خطوط فن آوری از کشوری دیگر وارد شود و پس از آن دیگر هیچ مشکلی نخواهیم داشت؟ این پرسش ها از همان ابتدای کار و اتفاقا با همان کتاب «نظریه طبقه فارغ» آغاز شدند. زیرعنوان این کتاب «مطالعه اقتصادی نهادها» است و نشان می دهد که وبلن تنها به منظور نیش زدن به سفته بازان آن را ننوشته. وبلن در همان کتاب از دوگانگی بین فن آوری و نهاد پرده برداشت و در سال 1904 با نوشتن کتاب «نظریه تشکیلات اقتصادی» این دوگانگی و جدایی را کاملا مفهوم پردازی کرد.
از نظر وبلن، نهادهای اقتصادی معین می کنند که فن آوری ها به چه شکلی استفاده می شوند. وبلن میگوید یکی از وظایف اقتصاددان ها باید این باشد که نهادهای غیرمولد را شناسایی کنند و پس از آن با تنظیماتی نهادی، بهره برداری نهادی از فن آوری را کاربردی تر کنند. به نظر او بسیاری از نهادها شکل «آیینی» دارند و مربوط به جهان قدیم هستند و باید به سراغ نهادهایی کاربردی برویم که با استفاده از فن آوری می توانند ارزش آفرینی کنند و عواقب آتی را هم کنترل کنند.
بنا بر این نظریه وبلن، گرچه هر جامعه ای به ابزار و مهارت هایی مختلف وابسته است و بدون آن ها نمی تواند فرایند زندگی را به درستی ادامه دهد، اما این جوامع دارای وجوهی «آیینی» هم هستند که دقیقا مانع از استفاده صحیح ابزاری از فن آوری می شوند و وجوه ابزاری و ضروری زندگی گروهی را پرورش نمی دهند. همین مسائل باعث شده اند که هنوز هم وبلن پس از گذشت بیش از یک سده، آن هم یک سده ای که اقتصاد به شکلی انفجاری رشد کرد، اقتصاددانی بسیار مهم و قابل بحث باشد.
وبلن در ابتدای تابستان 1857 در شهر کاتوی ایالت ویسکانسین آمریکا به دنیا آمد. شکل عجیب نام او برخاسته از پدر و مادری است که از نروژ به آمریکا مهاجرت کرده بودند. او در سال 1874 و زمانی که تنها 17 سال داشت به مینسوتا رفت تا در کالج کارلتون تحصیل کند. پس از فارغ التحصیلی به دانشگاه جان هاپکینز رفت و پس از آن هم به دانشگاه ییل رفت و در رشته اقتصاد دکترای خود را دریافت کرد. پس از اتمام تحصیل به مدت 7 سال بیکار بود و تا انتهای زندگی اش در پیدا کردن شغل آکادمیک مشکل داشت، اما تحقیقات خود را بیرون از دانشگاه به خوبی ادامه می داد. وبلن نهایتا در سن 72 سالگی و دقیقا در ابتدای بحران بزرگ، در ایالت کالیفرنیا درگذشت.