قبل از استقلال ارمنستان اقتصاد این کشور اقتصادی صنعت محور بود. صنایع فعال در این منطقه در سال های قبل از استقلال عبارت بودند از صنعت تولید مواد شیمیایی، تولید ماشین آلات صنعتی، فرآوری مواد غذایی، نساجی، تولید رزین و الکترونیک. مسئله با اهمیت وابستگی این صنایع به واردات مواد اولیه از کشورهای خارجی بود که سبب تضعیف آنها شد. بانک مرکزی ارمنستان، نرخ رشد اقتصادی ارمنستان در نیمه اول سال 2005 را برابر با 10/2 درصد اعلام کرد. ساختار اقتصادی ارمنستان از سال 1991 از اصل تغییر کرده است؛ بخش هایی همچون ساختمان سازی و خدمات جای کشاورزی و صنعت را به عنوان سهام داران اصلی رشد اقتصادی گرفته اند.
اقتصاد ارمنستان با بسته شدن مرزهایش با ترکیه و آذربایجان و صفر شدن روابط تجاری با این کشورها، تا حدودی فلج شده است و همین عامل باعث بالا رفتن قیمت اجناس در واردات شده است. با این وجود رشد تولید ناخالص داخلی با قدرت و با درصدی حدود 13% در حال بهتر شدن است. به همین خاطر است که لقب ببر قفقازی به ارمنستان بابت وجود سختی ها اما پیشرفت خوب اقتصادی اش داده شده است.
ذخایر معدنی از جمله مس، روی، طلا، سنگ مرمر، بوکسیت و مولیبدن جزو ذخایری در ارمنستان هستند که درآمد خارجی و سرمایه گذاری های زیادی را به خود اختصاص داده اند، اگرچه که این بخش در ارمنستان هنوز توسعه نیافته است. بخش صنعتی ارمنستان شامل صنعت نساجی، صنایع شیمیایی، تولید آلومینیوم و برخی از رشته های مهندسی مکانیک است که 10% از اقتصاد ارمنستان با درامدهای همین بخش بوده است که در حال رشد نیز هستند. در مناطق روستایی ارمنستان، مردم با کشاورزی امرار معاش می کنند.
برنامه خصوصی سازی در اواسط سال 1990 در ارمنستان از موارد کوچک آغاز شد و رفته رفته به موارد و صنایع بزرگ تر نظیر زیرساخت های ملی همانند شبکه برق کشیده شد. حجم سرمایه گذاری خارجی رو به رشد است اما متاسفانه نگرانی های زیادی در مورد فساد گسترده اداری و غیره و کنترل های ضعیف مالی از سوی دولت در این کشور وجود دارد.
«صنعت فرآوری الماس» که یکی از مهم ترین صادرکنندگان و همچنین یکی از اصلی ترین جذب کنندگان سرمایه خارجی در سال های 2000 تا 2004 بود، با کاهشی شدید در میزان تولیدات برای سال 2005 مواجه شد؛ این مسئله ناشی از کاهش عرضه مواد اولیه از سوی روسیه و رکود کلی بازارهای بین المللی الماس بود. دیگر بخش های صنعتی که رشد صنعتی را پیش می بردند، شامل بخش های انرژی، متالوژی و فرآوری غذا بود.
در سال 1994 بازگشت ارمنستان به رشد اولین کشور در میان جمهوری های شوروی سابق که هنوز پس از فروپاشی اتحاد شوروی در حال بازسازی است، چیزی کم از یک رویداد چشمگیر نبود و در حالی به دست آمد که اقتصاد ارمنستان در پی زمین لرزه اسپیتاک و جنگ قره باغ، داشت بهبود می یافت. رشد اقتصاد با کارآفرینان دولتی کوچک و متوسط اما به شدت موفق و چابک و خصوصی سازی زمین پشتیبانی و تأیید شد.
بین سال های 2000 تا 2007 میلادی با ایفای نقش روبرت کوچاریان همزمان شد. کسی که مهارت های سیاسی ویژه اش به او اجازه داد تا پس از ترورهای اکتبر 1999 قدرت را یکپارچه و نقش مسلطی را در مدیریت امور اقتصادی و سیاسی در ارمنستان ایفا کند. این دوره رشد دورقمی تولید ناخالص داخلی و ثبات مالی کلان را شاهد بود.
آمادگی اندک در برابر بحران مالی و تدبیر ناکافی طی سال های 2008 و 2009 به کاهش 14/2 درصدی در تولید ناخالص داخلی (GDP) در سال 2009، یکی از بدترین عملکردها در جهان از آغاز بحران مالی منتج شد. پس از گذشت چهار سال، تولید ناخالص داخلی واقعی هنوز در پایین سطح سال 2007 خود است و پیش بینی میشود تنها با کندی در میان مدت رشد کند.
در حالی که برخی تلاش ها برای ارتقای سطح نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی صورت گرفت، این تلاش ها با مقاومتی از سوی طرفداران معدود حکومت در فعالیت های اقتصادی مواجه شد. این موضوع، تمام بار انگیختگی اقتصاد را روی استقراض خارجی گذاشت. بدهی عمومی، به ویژه در مورد وام های بلند مدت، به همراه مقدار قابل توجهی جریمه برنامه ریزی شده برای 2012 تا 2014 به ترکیب و سطوح هشداردهنده ای رسیده است.