داردانِل (استانبولی: Çanakkale Boğazı، یونانی: Δαρδανέλλια، Dardanellia)، پیش تر هِلِسپُنتُس (یونانی: Eλλήσποντος، Hellespontos) خوانده می شد) تنگه ای است باریک در شمال غربی ترکیه که دریای اژه را به دریای مرمره پیوند می دهد.
این تنگه در 40°13′شمالی ست. تنگه 61 کیلومتر (38 مایل) درازا دارد اما تنها 1٫2 تا 6 کیلومتر (0٫75 تا 4 مایل) پهنا دارد. ژرفای آن 55 متر (180 پا) است که تا 82 متر (300 پا) نیز می رسد. در فارسی این مکان با نام های تنگه داردانل و نیز تنگه چاناق قلعه شناخته می شود. در جنگ جهانی اول این منطقه اهمیت راهبردی یافته و نبرد پرتلفات گالیپولی در آن اتفاق افتاده است.
در سال 334 پیش از میلاد اسکندر مقدونی به آسیا حمله می کند و سپاه هخامنشیان در تنگه داردانل شکست می خورد.
ریشه شناسی
داردانوس شهری بود یونانی و نزدیک به شهر تروا یا تروی که برکناره آسیایی تنگه داردانل قرار داشت. نام تنگه داردانل از شهر داردانوس برگرفته شده بود و آن باریکه آبی است که دریای اژه (ن.ک. به افسانه نام دریای اژه) را به دریای مرمره پیوسته می سازد. داردانل از دو واژه دار و دانل تشکیل شده است که دار در زبان ترکی یعنی باریک و دانل را می توان همان دالان معنی کرد. این راه آبی بطول 65 کیلومتر، از دیرباز اهمیت اقتصادی و سیاسی داشته است. امروزه نیز کشتی های بازرگانی، نظامی و نفتکشهایی که از دریای سیاه می آیند تنها از طریق تنگه بسفر و متعاقباً تنگه داردانل می توانند بار خود را به دریاهای آزاد برسانند. ژرفای تنگه تا 82 متر و پهنایش از یک تا شش کیلومتر متغیر است.
این شهر تا اوایل قرون وسطی هنوز مسکونی بود و پس از آن چنان متروکه گردید که حتی باستان شناسان چیز قابل توجهی از آن به دست نیاوردند تنگه داردانل به گاه باستان هلسپونت هم نامیده می شد. سبب هلسپونت نامیدن آن بشرح زیر است. هلسپونت، تشکیل شده از دو جزء هله به علاوه حرف مالکیت (س) و پونت، در زبان یونانی باستان معنای دریای هله را می دهد که همان تنگه داردانل باشد.
بنا بر روایات یونانی: اینو همسر دوم آتاماس پادشاه تبس از دو کودکی که آتاماس (هله و برادرش فریکسوس) از همسر نخستش می داشت بدش می آمد. او برای اینکه آتاماس پسر خود را بکشد، به خدمتکاران خویش دستور داد تا بذر گندمهای برزگران را پیش از کاشت طوری دست کاری کنند که سبز نشوند. این نقشه مؤثر واقع گشت و در آن سال گندمی نروئید و محصولی نیز برداشت نشد.
مملکت را قحطی گرفت و مردم گرسنه ماندند. اینو از آتاماس خواست تا شخصی را به نیایشگاه دلفی فرستد و نظر خدایان را برای حل مشکل جویا شود ولی پیش از آن خود پیشکش هایی برای کاهنان و غیبگویان معبد دلفی فرستاده بود تا آرای ایشان را بخرد. پیشگویان که هدایای گرانقیمت اینو را دریافت کرده بودند، بنا به خواست اینو، نظر دادند که اگر آتاماس پسر خویش را برای زئوس قربانی کند، خدایان آرام گرفته و گرسنگی در میان مردم از بین خواهد رفت و محصول سال های بعد نیز فراوان خواهد شد.
پیش از اینکه رای معبد دلفی به دست آتاماس برسد، یکی از هواداران فریکسوس، جریان را به اطلاعش رسانید و فریکسوس را از خطری که تهدیدش می کرد، آگاه ساخت. فریکسوس و خواهرش هله از دست حسادت و نفرت نامادریشان اینو سوار بر قوچی با پشم زرین شدند که توسط مادرشان نفه له فرستاده شده بود و میتوانست که هم صحبت کرده و هم پرواز کند.
سوار بر این قوچ، آن ها بسوی نفه له مادر خود که در کولخوزیا بود، فرار کردند. در میان راه بهنگامیکه از فراز تنگه داردانل پرواز می کردند، هله علی رغم اینکه از پیش به او گفته شده بود که در تمامی طول پرواز نبایستی به پایین نگاه کند، از روی کنجکاوی فراوان، نظری به پایین افکند و با مشاهده دریا و امواجش از ورای بلندیهای زیاد، سرش گیج خورد و بدریا فرو افتاد. تلاشهای برادر برای دوباره از آب بیرون کشیدنش ثمری نبخشید و هله در دریا غرق شد.
از آن پس یونانیها تا دیر زمانی تنگه داردانل را بیاد هله دریای هله یا هلسپونت می نامیدند. فریکسوس بهمراه قوچ زرین سالم به سرزمین کولخوزها رسید. پشم زرین قوچ را پس از مرگ قوچ بر درختی آویزان کردند و از خصوصیات این پشم زرین یکی این بود که اگر آن را بر روی بیمار سخت یا زخمی جنگی می کشیدند، او را شفا می داد و از آن گذشته از سرزمین کولخوزها حفاظت می کرد و خود اژدهایی چند سر را به عنوان محافظ داشت که نگذارد تا پشم زرین بسرقت رود.
این پشم سرانجام توسط یاسون که با کشتی آرگو یا بزبان یونانی آرگونات به سرزمین کولخوز رفته بود، ربوده شد. آتاماس که از اینو نیز دو فرزند داشت نیز نتوانست که خوشبخت شود. او دچار دیوانگی گردید و فرزند خود لئارخوس را کشت و اینو نیز که به سرنوشتی شبیه او دچار گردیده بود بهمراه فرزند دیگرش ملیکرتس خود را بدریا فکند و هر دو غرق گشتند.
در حالی که در تمامی جهان این تنگه به نام اصلی خود تنگه داردانل خوانده می شود، در ترکیه به آن به واسطه نام استان و شهر همجوارش چاناک قلعه می گویند.