زیرکونیوم به صورت یک پودر ریز در هوا، با نیتروژن یا دی اکسید کربن می سوزد. انفجار خودبخودی این پودرها در هوا با غلظت های 45000 تا 300000 میلی گرم در متر مکعب ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن تولید شده توسط جداسازی ذرات ایجاد شود.
پودرهای فلزی باید در حالت مرطوب حمل و نقل شوند، آب معمولاً برای خیس کردن این پودر های فلزی استفاده می شود. هنگامی که پودر قبل از استفاده خشک می شود، مقدار مورد استفاده باید تا حد ممکن کم باشد و برای جلوگیری از گسترش انفجار باید در یک محفظه جداگانه با آن کار شود. تمام منابع احتراق از جمله بارهای الکترواستاتیک ساکن باید حذف شوند.
تمام سطوح منطقه باید نفوذ ناپذیر و بدون درز باشد تا بتوان آنها را با آب شسته و کاملاً از گرد و غبار پاک کرد.هر پودر ریخته شده باید بلافاصله با آب شسته شود تا فرصتی برای خشک شدن نداشته باشد. کاغذ و پارچه قدیمی که به پودر آلوده شده اند باید در ظرف دربسته مرطوب نگه داشته شود تا این مواد از بین بروند و یا بسوزد.
پودرهای خشک باید با حداقل تداخل استفاده شوند و فقط باید از ابزارهای بدون جرقه و الکتریسیته ساکن استفاده شود. پیش بندهای لاستیکی یا پلاستیکی، اگر روی لباس های داخلی استفاده شود، باید با ترکیبات ضد استاتیک آغشته شوند. لباس کار باید از الیاف غیر مصنوعی ساخته شود مگر اینکه به طور موثر با مواد ضد استاتیک تصفیه شده باشد. تمام فرایندهای استفاده از پودر و فلز زیرکونیوم و عنصر هافنیوم باید طراحی و تهویه شوند تا آلودگی هوا زیر حد نرمال باشد.
گفتن اینکه ترکیبات زیرکونیوم از نظر فیزیولوژیکی بی اثر نیستند دقیق نیست، اما به نظر می رسد بیشتر موجودات در مقایسه با اکثر فلزات سنگین، زیرکونیوم را به خوبی تحمل می کنند. از نمک های زیرکونیوم برای درمان مسمومیت با پلوتونیوم استفاده شده است تا جایگزین رسوب پلوتونیوم (و ایتریوم) در اسکلت بدن شود.
برخی مطالعات نشان داده است که بیش از 20٪ زیرکونیا می تواند برای مدت طولانی بدون اثرات مضر در بدن موش جذب شود. ترکیبات زیرکونیوم از جمله هیدرات کاربید زیرکونیا، هیدرات زیرکونیا و لاکتات سدیم زیرکونیوم برای درمان موضعی درماتیت و در خوشبو کننده های بدن مورد استفاده قرار گرفته است. برخی گزارش ها حاکی از گرانولومای مداوم بر روی پوست در نتیجه این کاربردها است.
اثر استنشاق ترکیبات زیرکونیوم به اندازه سایر رویکردهای تجویز دارو مورد مطالعه قرار نگرفته است. با این وجود چندین آزمایش و حداقل یک گزارش در مورد مواجهه با انسان وجود دارد. در این مورد، یک مهندس شیمی که به مدت هفت سال در کارخانه فرآوری زیرکونیوم و هافنیوم کار می کرد، مبتلا به بیماری ریه گرانولوماتوز شد. از آنجا که خسارتی مشابه به سایر کارمندان مشاهده نشد، نتیجه گیری شد که این وضعیت به احتمال زیاد به دلیل سطح نسبتاً بالای بریلیم قبل از تماس با زیرکونیوم در این شخص بوده است.
قرار گرفتن حیوانات در معرض ترکیبات زیرکونیوم نشان داده است که ذات الریه مزمن و مداوم در لاکتات زیرکونیوم و زیرکونیوم باریم در غلظت اتمسفر حدود 5 میلی گرم در متر مکعب رخ می دهد. قرار گرفتن در معرض کوتاه مدت لاکتات سدیم زیرکونیوم در غلظت هوای بالاتر 4900mg / m3 منجر به آبسه peribronchoabs، peribronchogranuloma و ذات الریه لوبولار شده است.