مطابق نظریه «مارژینالیسم» (Marginalism) یا نهایی گرایی، مصرف کنندگان تمایل دارند باتوجه به قیدهای درآمد و ثروت به ارجح ترین موقعیت ها دست پیدا کنند. در همین زمان، تولیدکنندگان نیز تمایل دارند سود خود را با توجه به محدودیت ها مانند میزان تقاضا برای کالای تولیدشده، فناوری و قیمت نهاده ها، حداکثر کنند. برای مصرف کننده، این موقعیت زمانی حاصل می شود که مطلوبیت نهایی یک کالا، یا قیمت خالص، به صفر می رسد. یعنی مطلوبیت مصرف کننده با بیشتر شدن مصرف، افزایش نمی یابد.
به همین صورت، تولیدکننده، درآمد نهایی را با هزینه نهایی مقایسه می کند. اختلاف این دو مورد، «سود نهایی» (Marginal Profit) نامیده می شود. با رسیدن سود نهایی به صفر، میزان افزایش تولید، متوقف می شود. تحلیل عرضه و تقاضا در تشریح رفتار بازارهای کاملاً رقابتی به کار گرفته می شود اما می توان از آن به عنوان معیار مقایسه هر نوع بازاری استفاده کرد. می توان آن را تعمیم داد و برای تشریح متغیرهای کلان اقتصادی مانند تولید کل (gdp حقیقی) و سطح کلی قیمت ها از آن، بهره گرفت.