مزایا و معایب مدولاسیون دامنه:
یکی از مهم ترین معایب تمام روش های مدولاسیون دامنه (نه تنها مدولاسیون دامنه استاندارد) در این است که گیرنده نویز و تداخلات الکترومغناطیسی را با نسبت برابر با سیگنال اصلی در مقصد شناسایی و تقویت می کند.
این عمل منجر به افزایش نرخ سیگنال به نویز (Signal-to-Noise Ratio) به اندازه 10 برابر (بهبود 10 دسیبل) می شود.
اما نیاز است که توان فرستنده را هم ده برابر بیشتر کنیم. این ویژگی بر عکس مدولاسیون فرکانس (Frequency Modulation) و رادیو دیجیتالی است که در آن اثر چنین نویزی در دمدولاسیون به شدت کاهش می یابد، البته به شرطی که سیگنال دریافتی بالاتر از حد آستانه قابل قبول باشد.
به همین دلیل روش انتشار AM برای پخش موسیقی و انتشار پس همانده (High Fidelity) روشی مناسب نیست، اما برای مخابرات صوتی این روش ترجیح داده می شود.
عیب دیگر روش مدولاسیون AM این است که در مصرف توان بسیار ناموثر است و حداقل دو سوم توان در سیگنال حامل تمرکز یافته است.
سیگنال حامل، حاوی هیچ کدام از اطلاعات مفید (صدا، ویدیو، داده) برای انتقال نیست. با این همه، مدولاسیون دامنه موجب می شود ابزاری ساده برای دمدولاسیون فراهم شود.
در دمدولاسیون دامنه، با استفاده از تشخیص پوش و مرجع فاز و فرکانس، سیگنال پیام از باندهای جانبی استخراج می شود.
در برخی از سیستم های مدولاسیون مبتنی بر AM، از طریق حذف کامل یا بخشی از المان حامل، توان مورد نیاز فرستنده کاهش داده می شود.
با این حال، مشکل این نوع مدولاسیون در این است که گیرنده های چنین سیگنال هایی به مراتب پیچیده تر و گران تر هستند. گیرنده ممکن است از فرکانس حامل یک کپی تهیه کند و در فرایند دمدولاسیون از آن استفاده کند.
حتی با حذف کامل حامل در انتقال DSB-SC که مخفف Double-Sideband Suppressed-Carrier است، باز این امکان وجود دارد که حامل را از طریق حلقه قفل شده فاز کاستاس (Costas Phase-Locked Loop) مجددا تولید کرد. اما این روش برای SSB-SC که مخفف Single-Sideband Suppressed-Carrier است، موثر واقع نمی شود.
با این حال، تک باند جانبی در رادیوهای آماتور (Amateur Radio) و مخابرات صوتی به دلیل راندمان توان و راندمان پهنای باند، استفاده گسترده ای ندارد؛ زیرا پهنای باند RF را نسبت به AM استاندارد نصف می کند. از طرف دیگر، در انتشار امواج متوسط و کوتاه به وسیله تکنیک مدولاسیون دامنه استاندارد با حامل کامل، می توان از گیرنده های نسبتا ارزان تری استفاده کرد.
عملکرد اضافه ای که توسط حامل در مدولاسیون دامنه استاندارد فراهم می شود، اما در روش های انتقال حامل سرکوب شده باند جانبی مضاعف و انتقال حامل سرکوب شده باند جانبی تکی وجود ندارد، این است که یک مرجع دامنه را برای سیستم فراهم می آورد.
در سمت گیرنده، کنترل بهره اتوماتیک یا AGC به نحوی به حامل پاسخ می دهد که سطح صوت بازتولید شده در نسبت ثابتی با مدولاسیون اصلی باقی بماند.
از طرف دیگر، در انتقال حامل سرکوب شده، هیچ توان انتقالی در طول وقفه های مدولاسیون وجود ندارد، بنابراین AGC باید به پیک های توان انتقالی در پیک های مدولاسیون پاسخ دهد.
این مسئله به خصوص در مدارات مشهور به حمله سریع، فروپاشی آهسته (Fast Attack, Slow Decay) وجود دارد که بعد از چنین پیک هایی سطح AGC را برای یک ثانیه یا بیشتر، بین هجا (Syllables) یا وقفه های کوتاه در برنامه نگه می دارد.
این عمل برای مخابرات رادیویی قابل قبول است، زیرا فشرده سازی (compression) صوت به قابل فهم بودن (Intelligibility) آن کمک می کند.
با این حال، برای برنامه های انتشار عادی یا موسیقی بسیار نامطلوب است: زیرا در این سیگنال ها، یک بازتولید کامل از سیگنال اصلی، شامل سطح مدولاسیون متغیر آن، مورد نیاز است.
یک شکل دیگر از مدولاسیون AM، که برای انتقال داده های باینری می تواند مورد استفاده قرار گیرد، کلیدزنی خاموش-روشن (On-Off Keying) است که فرم ساده شده روش کلیدزنی انتقال دامنه ای (Amplitude-Shift Keying) یا ASK محسوب می شود.
در این روش، صفرها و یک ها توسط حضور و یا غیاب یک حامل نشان داده می شوند. کلیدزنی خاموش-روشن در رادیوهای آماتور برای انتقال کد مورس (Morse Code) مورد استفاده قرار می گیرد که به عنوان عملکرد موج پیوسته شناخته می شود، حتی با این وجود که انتقال اکیدا پیوسته نیست.
شکل پیچیده تر مدولاسیون دامنه، که امروزه در داده های دیجیتال بسیار متداول تر است، مدولاسیون دامنه تربیعی (Quadrature Amplitude Modulation) است. در این روش از پهنای باند موجود به صورت موثرتری استفاده می شود. نمایی از کدهای مورس مختلف را در تصویر زیر می توان دید.
در نتیجه، به صورت خلاصه می توان مزایای مدولاسیون دامنه را به صورت زیر نام برد: