در ایران معماری مستقیماً با امور مذهبی، فرهنگی و عرفانی مرتبط است. این امور با کارکردهای مختلف به طور جداگانه در فضاهای عمومی (مساجد و مدارس سنتی) یا خصوصی (خانه) مشاهده می شود؛ بنابراین، کیفیت معماری در این مکان ها کاملاً متفاوت بوده است. پیکربندی های معماری از طریق روشن کردن سطوح منسجم ایجاد می شود. پنجره های سقفی نوع خاصی از نورپردازی را ایجاد می کنند که خود جزئی جدانشدنی از فضای حجمی است.
این دهانه ها مستقیماً با سازه، دیوارها و حجم ها در ارتباط هستند. نور از طریق نورگیر عمودی به طور عمودی وارد می شود و با کل فضا که از اهمیت سمبولیک برخوردار است، ارتباط و انسجام ایجاد می کند. در معماری ایران، استعاره نور معانی متافیزیکی را ایجاد می کند که نور الهی همیشه در آن حضور دارد.
نور همیشه نعمت از آسمان، حقیقت و تحقق بهشت است، حتی اگر در تاریکی یا سایه پنهان باشد. از نور و سایه برای درک فضا استفاده می شود، درحالی که آن ها هرگز در تضاد واقعی با یکدیگر نیستند. طبقه بندی استراتژی های مختلف نورپردازی و نحوه عبور نور از ساختمان ها در معماری سنتی با 3 اصطلاح خلاصه می شود: نظم فضایی ساختمان، انواع مختلف بازشوها یا جداکننده ها یا چیزهای دیگر که شفاف نیستند اما به ورود نور کمک می کنند (آیوازیان، 2005).
جایگاه هنرهای تزئینی در معماری ایرانی ریشه در تلفیق فرهنگ، دین و هنر ایرانی دارد که باگذشت زمان تکامل می یابد. استفاده از عناصر طبیعی در معماری ایرانی بیشتر روشی استعاری است. شکوه و زیبایی معماری ایران به ویژه در دوره اسلامی بستگی به تزئینات آن دارد. استفاده از انواع تزیینات از قبیل آجرکاری، گچ کاری، کاشی کاری، آینه کاری و نقاشی در کل دوره اسلامی رایج بوده و مطابق با امکانات هر دوره پیشرفت کرده است. نور و انکسار رنگ ناشی از نور در فرهنگ اسلامی برای ایجاد فضاهای برجسته و مفاهیم خاص در مکان ها مورداستفاده قرارگرفته است.