روش مقطوع ثابت
در پیمان های با روش مقطوع ثابت، مبلغ به هیچ عنوان تغییر نمی کند. این نوع پیمان بیشترین ریسک و مسئولیت را متوجه پیمانکار می کند. همه ی هزینه ها بر عهده پیمانکار است و و ی مسئول میزان سود یا زیان حاصله است. این نوع پیمان بیشترین انگیزه را برای پیمانکار فراهم می کند تا هزینه را کنترل کند. و تلاش نماید بیشترین بهره وری را از منابع به دست آورده و به طور معمول، حداقل هزینه های بالاسری را به نهادهای درگیر در پیمان تحصیل می کند.
استفاده از این نوع پیمان زمانی مناسب است که طراحی و مشخصات عملکردی محصول پروژه به صورت قطعی مشخص و روشن باشد. هیچ نوع تعدیلی به قیمت ها تعلق نمی گیرد و پیمانکار ملزم به تکیمل کارها به پیمان است. استفاده از این نوع پیمان دارای محدودیت هایی نیز هست و دو طرف پیمان باید به طور کامل متوجه شرایط مناسب برای به کارگیری این نوع پیمان باشند. به کارگیری این روش زمانی موثر است که شرایط زیر بر پروژه حاکم باشد.
هرگاه این سه شرط برقرار نباشد، بهتر است که از پیمان های نوع دیگر استفاده شود.
روش مقطوع انگیزشی
این روش به صورت مبلغ مقطوع است ولی امکان تغییر میزان سود پیمانکار و به تبع آن تغییر مبلغ نهایی پیمان وجود دارد. این تغییر بر پایه فرمولی که در پیمان مشخص می شود، اعمال و در آن هزنیه نهایی و هزینه کل هدف (تعیین شده در پیمان) دخالت دارد. برای مبلغ نهایی پیمان، مبلغ حداکثری (سقف) به صورت مذاکره ای در ابتدای کار در نظر گرفته می شود.
این نوع پیمان به طور معمول در زمانی به کار گرفته می شود که شرح موضوع کار در دسترس است، ولی برخی موضوعات هنوز باز باقی مانده اند که باید تعیین تکلیف شوند. در برخی مواقع هم مشخصات کافی از کار در دسترس نیست تا بتوان به طور مستقیم از پیمان مقطوع ثابت استفاده کرد. محصول مورد نظر می تواند تعریف شود، ولی نه تا حدی که پیمانکاران بتوانند خود را به صورت مقطوع ثابت درگیر نمایند.
از طرف دیگر آن قدر اطلاعات از کار وجود دارد که نیازی به استفاده از پیمان بازپرداخت هزینه نیست. پیمان مقطوع انگیزشی، به کارفرما و پیمانکار آزادی عمل نسبی می دهد. در عین این که به پیمانکار انگیزه ی قوی برای انجام کار خواهد داد. این نوع پیمان، انگیزه خوبی به پیمانکار می دهد که کار را با حداقل هزینه های ممکن تکمیل نماید.
روش هزینه هدف (Target Cost)
روش دیگری مشابه روش مقطوع انگیزشی با نام روش هزینه ی هدف وجود دارد. با این تفاوت که دیگر سقفی برای مبلغ قابل پرداخت به پیمانکار (که هزینه های بالاتر از آن مبلغ به طور کامل بر عهده پیمانکار باشد) وجود ندارد. در واقع بخشی از افزایش هزینه ها (بالاتر از هزینه هدف) بر اساس نسبتی که در قرارداد مشخص می شود، بر عهده پیمانکار است. این روش بیشتر د ر کارهایی که اندازه گیری و بر آورد احجام و مقادیر اولیه کار مشکل است، به کار برده می شود.