معماری دوره پهلوی اول در دوره نسبتاً کوتاه بیست ساله اش از تعدد سبکی در معماری برخودار است. از یک طرف نگرش گذر و دوری از تفکر سنتی و یا مذهبی، از طرف دیگر بازیابی و احیای دوره اقتدار باستانی و از جانب دیگر نگرش مدرنیزاسیون و طلب کردن پدیده های غربی و خارجی، سه دیدگاه فکری بود که متعاقب آن سه نگرش سبکی در معماری این دوره حاصل نمود. تداخل اندیشه ها و نگرش دو سویه یا چند سویه نیز در پیدایش بناهایی با شیوه تلفیقی موثر بود.
تعدد و تنوع بناهای دوره پهلوی اول و میزان بالای ساخت و ساز در این دوره (و به ویژه در ساخت بناهای دولتی و عمومی)، امکان جستجو و کنکاش بیشتر، مقایسه دقیقتر و دسته بندی بهتر را در تزیینات معماری این دوره فراهم می کند به خصوص که ایجاد این بناها در دوره ای نسبتاً کوتاه (دوره بیست ساله) اتفاق افتاده است.
این سه سبک ایجاد شده (شیوه سنتی اسلامی، شیوه باستانی، شیوه غربی و مدرن)، اگر چه رویکرد سبکی خود را در یک دوره تحول و تغییرات شدید سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایجاد کردند، اما به جهت فشردگی زمانی، بناهایی پدید آمدند که به گونه ای مشخص، شیوه ای تلفیقی و ترکیبی از دو یا سه سبک فوق هستند. این تنوع و تلفیق در تزیینات و عناصر شاخص معماری بنا، خود را به مراتب بیشتر نشان می دهد. چنانچه به بعضی از بناهای این دوره نگاه شود، به وضوح این ترکیب مشاهده می گردد.
اما تزیینات در معماری این سال ها از دو جنبه قابل توجه است: 1- مصالح، 2- طرح و نقش. بدیهی است که با توجه به مطالب پیشین در مورد سبک و شیوه و با اندکی تبیین و گسترده کردن این شیوه ها هریک از این دو جنبه شکل های ترکیبی و تلفیقی را نیز با خود به همراه دارد. بنابراین اگر بخواهیم تزیینات این دوره را در نموداری که دو معیار مصالح و نقش تزیینی و سبک معماری را داشته باشد بیان کنیم، ماتریسی حاصل می شود که مجموعه ای ترکیبی، متنوع و تلفیقی از تزیینات را پدیده می آورد.