سولفات ها تنها وقتی توانایی کنش در بتن را دارند که محلول در آب باشند. در نتیجه یک راه مقابله با سولفات ها کاهش مقدار آب محیط است. برای این منظور در اطراف فونداسیون ها قلوه سنگ می ریزند و اطراف ساختمان را شیب می دهند و با قیرگونی ایزوله می کنند تا آب به پی نفوذ نکند. سولفات ها در آزمایشگاه به دو صورت اندازه گیری می شوند.
در مورد کنش سولفات ها در بتن، سولفات های محلول در آب مد نظر است و در محدوده کاربرد انواع سیمان ها با توجه به درصد سولفات های موجود، درصد سولفات محلول در آب مورد نظر است.خشک و تر شدن متناوب باعث تشدید کنش سولفات ها می شود. به طور مثال در کنار دریا بیشترین نقطه ای که آسیب می بیند، بتن بین خطوط جذر و مد است. برای هیدراته کردن تمام سیمان های موجود در بتن، نسبت آب به سیمان 0/2 تا 0/25 کافی است.
از طرفی اگر بتن با این نسبت آب به سیمان ساخته شود کارایی کمی خواهد داشت و قابلیت انتقال، پمپ و ویبره شدن ندارد. به این دلیل ناگزیریم نسبت آب به سیمان را به 0/45 تا 0/5 افزایش دهیم. حال اگر بتوان به منظور کارا کردن بتن به جای استفاده از آب، از مواد شیمیایی روان کننده ( Plasticizer) یا فوق روان کننده ( Super Plasticizer) استفاده کرد. می توان نسبت آب به سیمان را تا حد زیادی کاهش داد.
به طور کلی کاهش مقدار آب، تأثیرات مطلوبی بر خواص بتن دارد که می توان به افزایش مقاومت و کاهش نفوذپذیری اشاره کرد. با کاهش نفوذپذیری بتن، نفوذ سولفات های محلول در آب و کلریدها کاهش می یاید. در نتیجه یکی از روش های کاهش خطر کنش سولفات ها و کلریدها، کاهش نسبت آب به سیمان است.
پارامتر دیگری ( غیر از C3A) که سولفات ها به آن واکنش نشان می دهند، Ca(OH)2 یا همان هیدروکسید کلسیم کریستالی از محصولات هیدراتسیون سیمان است. منظور از هیدراتسیون سیمان در اصل این است که سیلیکات های کلسیم، به ویژه سه کلسیم سیلیکات ( C3S) در سنین اولیه بتن، حین فعل و انفعالات شیمیایی با آب، تشکیل هیدروکسید کلسیم کریستالی Ca(OH)2 و همچنین هیدرات میکروکریستالی C3S2H3 می دهد. C2S هم محصولات مشابهی تولید می کند. امروزه به سیلیکات های کلسیم هیدراته شده C-S-H گفته می شود که قبلا بنام ژل توبرموریتی بوده است.