یکی از معایب سقف های عرشه فولادی لرزش این نوع سقف ها نسبت به سایر سقف هاست. باید گفت که چنانچه تمامی ضوابط و استانداردهای لازم برای اجرای یک سقف عرشه فولادی مطابق با آئین نامه های مبحث دهم مقررات ملی ساختمان انجام گیرد، لرزش این سقف ها هم در حد نرمال و نه بیشتر از سایر سقف ها است.
روش های طراحی سقف عرشه فولادی
اصولاً دو روش کلی برای طراحی این نوع سقف وجود دارد:
ورق فولادی به عنوان قالب ماندگار
در این روش طراحی از قابلیت مقاومت کششی ورق فولادی در مقطع صرف نظر می کنند که بایستی قادر به تحمل بارهای زنده (ابزار و نفرات) موجود تا مرحله بتن ریزی، همچنین وزن بتن خیس و خشک باشد. البته پس از گیرش بتن نیازی به دکفراژ ندارد و تا پایان عمر ساختمان باقی خواهد ماند.
در این حالت در واقع از عملکرد ( Contribution) سازه ای ورق فولادی چشم پوشی شده و سقف به عنوان یک دال بتنی مسلح در نظر گرفته می شود. این نحوه طراحی، موجب می شود مقدار آرماتور محاسباتی مقطع بیشتر شود. طراحان در این حالت، معمولاً این آرماتورهای کششی را در کف کنگره قرار داده و آنها را آرماتورهای طولی ( Longitudinal Reinforcement) می نامند.
ورق عرشه به عنوان قالب ماندگار عمل می کند در واقع سقف به عنوان یک دال مسلح بتنی در نظر گرفته می شود. از لحاظ میزان لرزش هیچ تفاوتی با یک سقف دال مسلح بتنی ندارد. البته در این روش طراحی به واسطه اجرای میلگردهای بیشتر حدود 12% تا 15% هزینه نسبت به روش دوم افزایش می یابد.
ورق فولادی به عنوان المان کششی
در این روش ورق فولادی به عنوان المان کششی مقطع در نظر گرفته می شود و مقطع حاصله به صورت مرکب (Composite) عمل می کند. در واقع در این حالت در گیری بتن و ورق فولادی به اندازه ای کافی است که در حین مقاومت در برابر لنگرها و برش های موجود با یکدیکر عمل کرده و دچار لغزش نسبت به هم نمی شوند.
طراحی با استفاده از این فرضیات، اقتصادی ترین حالت این سقف را به دست می دهد چرا که موجب کاهش آرماتور محاسباتی مقطع خواهد شد. هر چند در نظر گرفتن درستی این فرضیات منوط به داشتن اطلاعات دقیق از مشخصات هندسی ورق و رفتار مشترک ( Interaction) بتن و ورق فولادی است.در این روش استفاده از ورق عرشه فولادی به عنوان المان کششی صورت گرفته است.