جابجائی برشی در یک پهنه باریک در دو طرف گسل آثار تخریبی شدیدی بر روی سازه های زیر زمینی خواهد داشت. تنش های حاصل از گسلش در مقاطع تونل یا سایر سازه های زیر زمینی می تواند به مراتب از تنش های حاصل از لرزش و لغزش بیشتر باشند. طراحی تونل ها به نحوی که بتواند در برابر جابه جایی های چند سانتیمتری تا چند متری ناشی از گسلش مقاومت کنند، نیز از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیست. بدین لحاظ مطالعه خطر گسلش در مسیر یک تونل و سایر سازه های زیر زمینی از اهمیت خاصی برخوردار است.
در واقع بسیاری از ساز ه های زیر زمینی و به خصوص تونل ها دارای تقاطع هایی با گسل ها هستند که این امر باعث آسیب پذیری آنها بر اثر حرکت گسل می شود. به همین جهت در حین بررسی های ساختگاه برای ساخت سازه های زیرزمینی باید به وجود گسل ها توجه خاصی مبذول شود تا بتوان با شناخت کامل آنها، پیش گیری های لازم را در جهت کاهش میزان صدمات ناشی از گسلش انجام داد.
در این راستا، نه تنها مکان گسل های فعال باید دقیقاً شناسایی شوند، بلکه باید نوع گسل و نحوه حرکت آن، نحوه حرکت گسل در گذشته، نحوه انتخاب رویداد مناسب برای طراحی و اهمیت و یا تأثیر گسلش در کاربری سازه زیر زمینی نیز دقیقاً بررسی شود. بررسی نوع گسل نحوه حرکت آن را در جهات افقی یا قائم و یا هر دو، مشخص می کند.
جابجائی گسل میزان حرکت آن را در جهات مختلف نشان می دهد. رویدادهای تاریحی می توانند برای پیش بینی نوع حرکت، میزان جابجائی و زمان احتمالی گسلش در آینده مورد استفاده قرار گیرند و انتخاب رویداد مناسب نیز می تواند امکان طراحی بهینه و اقتصادی سازه را فراهم آورد.همچنین تأثیر گسلش بر کاربری طرح باید به دقت مشخص شود. به عنوان مثال، در تونل های راه آهن حساسیت زیادی در برابر جابجائی وجود دارد.
زیرا، امکان قطع شدن ریل ها یا مختل شدن سیستم آنها به واسطه جابجائی حاصل از گسلش وجود دارد و این امر می تواند حوادث ناگواری را به وجود آورد. در مقابل در تونل های انتقال آب حتی اگر جابجائی قابل توجهی نیز رخ دهد، خطر جانبی به همراه نخواهد داشت و سیستم انتقال آب نیز می تواند با مقداری تفاوت دبی به کار خود ادامه دهد.