سقف تیرچه و بلوک معمولی که با استفاده از تیرچه و بلوک پیش ساخته اجراء می شود، یکی از انواع سقف های بتنی مرسوم در ایران بوده که از حدود 40 سال قبل رایج شده و همچنان با همان مشخصات چهل سال قبل اجرا می شود. این گونه سقف ها دارای معایب و مشکلات فنی و اجرایی زیادی مهستند که شاید در 40 سال قبل قابل اغماض و چشم پوشی بودند ولی در حال حاضر با توجه به بالا رفتن قیمت مصالح خصوصاً آهن آلات و افزایش قیمت زمین و همچنین تقاضا برای مسکن مقاوم دربرابر زلزله و همچنین رواج بلند مرتبه سازی قابل قبول نبوده ولی متاسفانه همچنان با وجود تمام معایب اجرا می شوند که در زیر به برخی از معایب آن اشاره می شود.
با توجه به اینکه بتن پاشنه تیرچه قبل از بتن سقف ریخته می شود عملاً بتن تیرچه دو تکه بوده و ما بین بتن پاشنه و بتن سقف، یک سطح جداکننده به وجود می آید که باعث کاهش مقاومت و پایداری سقف می شود.با توجه به ضخامت 4 سانتی بتن پاشنه تیرچه، کاور زیر میلگردها کمتر از یک سانتیمتر است و این مساله مقاومت تیرچه را در برابر آتش سوزی کاهش می دهد.
عموماً بین طول تیرچه ای که سفارش داده می شود و تیرچه ای که به کارگاه آورده می شود اختلاف هست و خیلی دقتی در این رابطه وجود ندارد. و همین موضوع باعث می شود که عموماً نشیمن تیرچه داخل تیر درست رعایت نشود و بعضاً خیلی کم باشد و در بخش انتهایی تیرچه، میلگردها بدون بتن می شوند و به مرور دچار پوسیدگی می شوند.
موقع جا گذاشتن تیرچه در داخل تیر به خصوص اگر تیرچه دوبل باشه، تیرچه ها با خاموت ها تلاقی می کنند و ریتم خاموت ها به هم می ریزد.با توجه به وضعیت اجرا و باریک شدن مقطع تیرچه به دلیل قرار گرفتن لبه های بلوک روی تیرچه، جداً صلبیت دیافراگم دراین سقف زیر سوال می رود و در هنگام زلزله نیز مقاومت لازم را نخواهد داشت.بالا دادن تیرچه های سنگین بتنی به طبقات پرهزینه و خطرناک است و برای اکیپ های قالب بند نیز مشکلات زیادی اعماز سقوط و یا آسیب رسیدن به ستون فقرات به وجود می آورد.
برای ایجاد خیز منفی در تیرچه، وقتی جک وسط دهانه را سفت میکنید. از 1 سانتیمتر به بالا دیگر نمی شود سفت کرد. چون دو سر تیرچه از داخل تیر بلند می شود و مجبورید رها کنید و خیز منفی لازم را ندهید که این کار مساوی است با ترک در گچ و خاک زیر سقف. چیزی که در گچ و خاک اغلب سقف ها قابل رویت است
امکان ویبره زدن بتن تیرچه ها به دلیل وجود خرپا و باریک شدن مقطع تیرچه وجود ندارد و آب بتن نیز سریعاً توسط بلوک های سیمانی جذب شده و کارائی خود را از دست می دهد، در نتیجه بتن تیرچه اغلب کرمو می شود ولی از آنجایی که این عیب بزرگ مشهود نیست. متاسفانه نادیده گرفته شده و فقط در هنگام زلزله اثر خود را آشکار می کند.در هنگام زلزله بلوک های سیمانی خرد شده و به همراه گچ و خاک زیر سقف بر سر ساکنان فرو می ریزد.استفاده از بلوک های یونولیتی نیز در ساختمان های مسکونی از طرف مرکز تحقیقات ساختمان به دلایل زیر توصیه نمی شود.
زیان های زیست محیطی پلی استایرین ها از سوی کارشناسان مربوطه تایید شده است زیرا یونولیت از ترکیبات نفتی ساخته می شوند و به مرور به مونومرهای آزاد که سرطانزا هستند تجزیه شده و در محیط پراکنده می شوند.در سقف تیرچه یونولیت فقط قسمت فوقانی یونولیت ها را با لایه ای از بتن پوشش می دهند ولی در قسمت زیرین فقط گچ و خاک می شود که مقاومتی در برابر آتش نداشته و در هنگام آتش سوزی یونولیت سقف خیلی سریع شعله ور شده و خطر گسترش آتش سوزی در ساختمان به میزان بسیار زیادی افزایش می یابد زیرا قطعات 2 متری یونولیت خیلی وقت ها در بین واحدها مشترک بوده و آتش سوزی را از یک واحد به واحد دیگر منتقل می کند.
در صورت استفاده پلی استایرین کندسوز باز هم از مشتقات نفتی محسوب می شود که خصوصیات حریق و ایجاد دود خطرناک و سمی ناشی از گرم شدن زیاد را در پی دارد و با توجه به اینکه تاییدی بر ضد آتش بودن این ماده شیمیایی وجود ندارد و به دلیل وجود ترکیبات و مشتقات نفتی، پس از اشتعال زایی، گازی سمی و غلیظ به نام سیانید هیدروژن تولید می کند که این گاز با یک بار دم و بازدم، منجر به فلج شدن ماهیچه های بدن و خفگی می شود.
به علت جمع شدگی یونولیت، به مرور زمان سفیدکاری سقف ترک بر می دارد.استفاده از روش ترکیبی (بلوک 10 سانتی سیمانی و یونولیت 20 سانتی) هم انتخاب مناسبی نیست زیرا اگر چه خطر آتش سوزی کمتر می شود اما از آنجایی که مجموع قیمت بلوک های ترکیبی بالا و کاهش وزن آن پایین است از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نیست.از همه مهم تر اینکه بلوک های سقفی اعم از سیمانی و یا یونولیتی از مواد معدنی و نفتی که سرمایه ملی است تهیه شده و مدفون ساختن آن در سقف با توجه به امکان حذف آن، هدر دادن سرمایه ملی محسوب می شود.