یک دستگاه فیدر کاسه ای ویبراتوری از یک کاسه فلزی بزرگ با یک مسیر مارپیچ روی دیواره محیطی کاسه تشکیل شده است. کاسه روی یک سری فنر تخت نصب می شود. فنرهای تختی که در یک زاویه بین کاسه و صفحه زیرین ثابت دستگاه نصب می شوند. لرزش ایجاد شده ناشی از تحریک متناوب الکترومغناطیس دستگاه، باعث دور شدن کاسه از مگنت روی دستگاه شده و این نیرو به کمک فنرهای تخت در جهت خلاف برگشت داده می شود.
این لرزش های اجباری متناوب در نهایت موجب حرکت قطعات داخل فیدر شده و آنها را در مسیر جانبی کاسه قرار می دهد. در بیشتر موارد، تحریک سینوسی است. در زیر پایه های دستگاه برای جلوگیری از ایجاد نویز و صدای زیاد اغلب از لاستیک هایی به عنوان دمپر استفاده می شود.
تغییر فرکانس الکترومغناطیسی در دستگاه ضمن افزایش میزان و سرعت ویبره چرخش و حرکت قطعات را نیز تغییر می دهد. این عدد فرکانس همواره دارای حد بهینه ایست و از جایی به بعد تأثیری در بهبود سرعت تغذیه قطعات داخل فیدر ویبراتور نداشته و حتی تأثیر عکس خواهد داشت.
تعداد فنرهای تخت، فاصله گپ الکترومغناطیسی سیم پیچ ها، فرم هندسی کاسه، قطر کاسه فیدر ویبراتور، فرکانس ارتعاشات دستگاه و شیب مسیر کانال فیدر همگی از پارامترهای تأثیرگذار در طراحی و ساخت دستگاه فیدر ویبراتور هستند که با توجه به هندسه محصول، جرم و حجم محصول و جرم کل قطعات داخل فیدر کاسه ای بایستی طراحی شوند تا بتوان نتیجه ایده آل به دست آورد.
در حالت کلی دستگاه فیدرویبراتور کاسه ای در عین سادگی در قطعات و تجهیزات دستگاهی بسیار حساس، دقیق، مفید و ارزشمند است. به طوری که تغییر در هر یک از پارامترهای مذکور نتیجه آزمایش دستگاه را در خط تولید با شکست مواجه می سازد. انجام محاسبات نیرویی برای فنرها و نیروی گشتاوری در دستگاه و همچنین نیروی اصطکاکی بین محصول و کاسه می تواند طراح را به بهترین شکل در مسیر ساخت دستگاه هدایت کند.