کشور ایران با تاریخ و تمدن کهن در هنر و صنعت و چنین پیشینه درخشانی در هنر سفالگری و نیز برخورداری از ذخایر متنابهی از مواد اولیه از دیر باز با عنوان بستری مناسب برای صنعت کاشی و کاشی سازی و موزاییکدر اواخر هزاره ی دوم ق.م. جلوه گر می شود.در کاوش های باستان شناسی چغازنبیل، شوش و سایر نقاط باستانی ایران، علاوه بر لعاب روی سفال، خشت های لعابدار نیز یافته شده است.فن و صنعت موزاییک سازی یعنی ترکیب سنگ های رنگی کوچک و طبق طرح های هندسی و با نقوش مختلف زیبا در این زمان به اوج ترقی و پیشرفت خود رسیده که ساغر به دست آمده از حفریات مارلیک را می توان نمونه عالی و کامل آن دانست.
این جام موزاییکی که از ترکیب سنگ های رنگین به شیوه ی دو جداره ساخته شده از نظر اصطلاح فنی به «هزار گل» معروف است و از لحاظ کیفیت کار در ردیف منبت قرار دارد.نمونه هایی از صنعت کاشی کاری ایران در شوش که مربوط به کاخ هخامنشیان است پیدا شده که قدمت آن مربوط به 400 سال قبل از میلاد است و اکنون در موزه های فرانسه موجود است.تزیینات به جای مانده از زمان هخامنشیان حکایت از کاربرد آجرهای لعابدار رنگین و منقوش وترکیب آنها دارد، بدنه ی ساختمان های شوش و تخت جمشید با چنین تلفیقی آرایش شده اند، دو نمونه جالب توجه از این نوع کاشی کاری در شوش به دست آمده که به «شیران و تیراندازان» معروف است. از تزیینات کاشی هم چنین برای آرایش کتیبه ها نیز استفاده شده است. رنگ متن، اصلی کاشی های دوره ی هخامنشیان اغلب زرد، سبز و قهوه ای می باشد و لعاب روی آجرها از گچ و خاک پخته تشکیل شده است.
پس از گسترش اسلام، به مرور هنر کاشی کاری یکی از مهم ترین عوامل تزیین و پوشش برای استحکام بناهای گوناگون به ویژه بناهای مذهبی گردید. از اوایل دوره ی اسلامی کاشی کاران و کاشی سازان ایرانی مانند دیگر هنرمندان ایرانی پیشقدم بوده و طبق گفته ی مورخین اسلامی شیوه های گوناگون هنر کاشی کاری را با خود تا دورترین نقاط ممالک تسخیر شده - یعنی اسپانیا- نیز برده اند.کاشی کاری یکی از روشهای دلپذیر تزئین معماری در تمام سرزمینهای اسلامی است. تحول و توسعه کاشی ها از عناصر خارجی کوچک رنگی در نماهای آجری آغاز و به پوشش کامل بنا در آثار تاریخی قرون هشتم و نهم هجری انجامید.
کاشی در تزئینات معماری سده های نخستین دوران اسلامی، با رنگ فیروزه ای و لاجوردی رایج شد که به صورت گسترده در کنار آجرهای بدون لعاب به کار می رفت. در این دوران، کاشی کاری ابتدا برای آراستن قسمت های بالایی مناره ها، برجسته نمودن (نشان دادن) جملات مذهبی و آسان کردن بازخوانی آن ها به کار می رفت. ولی به مرور جای خود را در تزئینات بناها باز کرد، طرح های هندسی با گُل بوته هایی به شکل قرینه در زمینه آمیخته شد و کم کم رنگ های شفاف نیز به کار رفت.
هنرمندان ایرانی از ترکیب کاشی های با رنگ های مختلف به شیوه موزاییک، نوع کاشی های «معرق» را به وجود آوردند وخشت های کاشی های ساده و یکرنگ دوره ی قبل از اسلام را به رنگ های متنوع آمیخته و نوع کاشی «هفت رنگ» را ساختند. همچنین از ترکیب کاشی های ساده با تلفیق آجر و گچ، نوع کاشی های «معقلی» را پدید آوردند و به این ترتیب از قرن پنجم هجری به بعد کمتر بنایی را می توان مشاهده کرد که با یکی از روش های سه گانه فوق و یا کاشی های گوناگون رنگین تزیین نشده باشد.
در دوران صفویه هنر و صنعت کاشی سازی به اوج ترقی خود رسید به طوری که هنوز هم کاشی کاری هایی که در زمان شاه عباس در اصفهان انجام شده از لحاظ زیبایی و ثبات رنگ بی نظیر است. نمونه این کاشی کاری در مسجد شیخ لطف اله در اصفهان، زیباترین معرق کاری دنیاست.مساجد و مدارس صفویه به طور کلی با پوششی از کاشی ها در درون و بیرون بنا تزئین شده اند. در حالی که کاربرد کاشی های معرق تداوم می یافت، شاه عباس که برای دیدن بناهای مذهبی کامل نشده اش بی تاب بود، استفاده بیشتر از تکنیک سریع کاشی هفت رنگ را تقویت کرد.
در عصر صفویه، کاشی هفت رنگ در قصرهای اصفهان به نحوی گسترده مورد استفاده قرار گرفت و نصب کاشی های چهارگوش درون قاب های بزرگ، منظره هایی بدیع همراه با عناصر پیکره ای و شخصیت های مختلف، به وجود آورد.در دوران معاصر اما شیوه ی آموزش شفاهی هنرهای سنتی و انتقال سینه به سینه ی آن در چارچوب محدود خانواده یا صنف، سبب شده است که بسیاری از روش های بدیع کاشی سازی و کاشی کاری سنتی از میان برود.
کاشی هم چنان ارزشمند و زیبا است. اما در ایران امروز، استفاده از کاشی سنتی، به بناهای مذهبی یا بناهایی که اصرار به تظاهر در سنتی بودن دارند، محدود شده است. بیش تر آنچه ساخته می شود تقلیدی از یادگارهای گذشته، آن هم در مرتبه ای پایین تر است و به سختی ردپای خلاقیت در آن ها مشاهده می شود. رسوخ فرهنگ غربی در فرهنگ بومی و انقطاع تاریخی ناشی از آن، موجب شده است که کاشی کاری به عنوان یک عنصر سنتی، پیوند و کارکرد مناسب خویش با معماری مدرن را پیدا نکند و بیش تر یک مقوله ی موزه ای به حساب آید.
از زمان احداث اولین کارخانه مدرن تولید کاشی در ایران بیش از نیم قرن می گذرد. اولین تولیدکننده کاشی به روش صنعتی درایران درسال 1336 به ثبت رسیده و در سال 1339 مورد بهره برداری قرارگرفت.تولید صنایع سرامیکی تا سال 1339 به صورت دستی در کشورمان رواج داشت. از سال 1330 به بعد رفته رفته صنعتگران ایرانی به فکر احیای این صنعت دیرینه افتادند و تا سال 1342 این صنعت با تشکیل اتحادیه های کاشی سازی رو به ترقی رفت. به دلیل زمینه ها و قابلیت های بالقوه کشور ایران در این صنعت، روند رشد پر افت و خیز اما شتابان این صنعت طی 52 سال گذشته به گونه ای بوده است که از تولید 500 هزار مترمربع در سال 1339به قریب 300 میلیون مترمربع در حال حاضر رسیده است (600 برابر).
طی دهه گذشته سه میلیارد دلار در این صنعت سرمایه گذاری شده است. هم اکنون در صنعت تولید کاشی و سرامیک و چینی بهداشتی ایران حدود 40 هزار نفر به طور مستقیم اشتغال دارند و در حال حاضر بیش از 100 شرکت در ایران در زمینه تولید انواع کاشی و سرامیک فعالیت می کنند.براساس آخرین آمار منتشر شده، درسال 1390 میزان تولید کاشی و سرامیک در ایران به بیش از 270 میلیون مترمربع رسید که این رقم 22 درصد رشد را نسبت به قبل از آن نشان می دهد.
همچنین ایران در زمینه صادرات کاشی و سرامیک رتبه هفتم دنیا را در اختیار داشته و به دلیل حجم بالای ساخت وسازها و تقاضا برای احداث مسکن ایران هشتمین مصرف کننده بزرگ کاشی و سرامیک در جهان به شمار می رود. این در حالیست که سرانه مصرف انواع کاشی در ایران 4/2 مترمربع و در جهان حدود 8/5 مترمربع است.