آمارهای سال 1393
در گزارش وزیر جهاد کشاورزی به شورای اقتصاد آمارهای زیر و مقایسه تولیدات با سال قبل از آن اعلام شد.
افزایش عملکرد تولیدات زراعی و باغی در واحد سطح، بکارگیری بذور مقاوم به خشکی و کم آبی، اجرای طرح الگوی کشت متناسب با وضعیت خاک و آب، توسعه باغ ها در اراضی شیبدار، توسعه کشت های متراکم و گلخانه ای و انتقال کشت سبزی و صیفی به گلخانه ها از جمله اولویت های وزارت جهاد کشاورزی بوده است. با تأمین به موقع و با کیفیت نهاده های طح، تولید (کود، بذر، تسهیلات، مکانیزاسیون و…) در دو سال منتهی به سال 93 تولیدات زراعی از 68 میلیون تن در سال 92 با رشد 8 درصدی به بیش از 73 میلیون تن در سال 93 افزایش یافته است. همچنین، تولیدات باغی نیز از 15 میلیون و 950 هزار تن با افزایش 2 درصدی به 16 میلیون و 300 هزار تن رسیده است.
در مجموع، تولیدات کشاورزی از 96٫8 میلیون تن در سال 1392 با 6/6 درصد رشد به بیش از 103 میلیون تن در سال 1393 رسیده است.
سال 1394
ارزش صادرات محصولات کشاورزی و صنایع غذایی از 6/5 میلیارد دلار در سال 93 به 5/6 میلیارد دلار در سال 94 رسید. متوسط قیمت پایه صادراتی محصولات این گروه نیز یک سنت و اقلام وارداتی 5 سنت کاهش یافته است. این در حالی است که ارزش واردات محصولات کشاورزی و صنایع غذایی نیز از 12 میلیارد دلار در سال 93 به حدود 9 میلیارد دلار در سال 94 کاهش یافته است. بر این اساس، صادرات این بخش طی سال گذشته نسبت به سال 93 از لحاظ ارزش 14 درصد و از حیث وزنی 13 درصد کاهش نشان می دهد. واردات محصولات کشاورزی و مواد غذایی نیز در این سال در مقایسه با سال 93 از حیث ارزش 27 درصد و از لحاظ وزنی 20 درصد افت داشته است. تراز صادرات و واردات محصولات کشاورزی و غذایی در سال 94 منفی 3/4 میلیارد دلار بوده است. تولید محصولات کشاورزی در سال 94 از 103 میلیون تن به 112 میلیون تن رسید.[10]
سال 1395
ارزآوری صادرات محصولا کشاورزی در سال 95 پنج میلیارد و 686 میلیون دلاربوده است. بیش از پنج میلیون و 812 هزار تن محصولات کشاورزی در سال 95 از کشور صادر شده که نسبت به سال قبل از آن به لحاظ وزنی 21٫77 درصد و از نظر ارزشی3٫61درصد افزایش نشان می دهد. سهم صادرات بخش کشاورزی از کل صادرات غیرنفتی به لحاظ وزنی 4٫48 درصد و از نظر ارزشی 12٫97درصد بوده است. بیشترین میزان صادرات بخش کشاورزی به لحاظ وزنی مربوط به زیر بخش زراعی با سهم 63٫48 درصد، باغی با سهم 21٫05درصد، دام و طیور با سهم 13٫43 درصد بوده است. از نظر ارزشی نیز بیشترین میزان سهم صادرات را زیر بخش باغی با سهم 47٫45 درصد، زراعی 23٫3 درصد و دام و طیور با سهم 22٫12 درصد به خود اختصاص داده است. اقلام عمده صادراتی به لحاظ وزنی در سال 95 را هندوانه، سیب زمینی تازه یا سرد کرده، گوجه فرنگی تازه یا سرد کرده، سیب تازه، پیاز و موسیر عنوان شده است. اقلام عمده صادراتی بخش کشاورزی از نظر ارزشی شامل پسته با پوست به میزان 967 میلیون و 500 هزار دلار، رب گوجه فرنگی 207 میلیون و 900 هزار دلار، مغز پسته تازه یا خشک 203 میلیون و 200 هزار دلار، زعفران در بسته بندی بیش از 30 گرم به میزان 193 میلیون و 600 هزار دلار بوده است.
میزان واردات بخش کشاورزی در سال 95 نسبت به سال 94 به لحاظ وزنی 5٫78 درصد و به لحاظ ارزشی 1٫15درصد کاهش داشته است. ارزش واردات در سال 1395 به رقمی حدود 8٫78 میلیارد دلار و صادرات به ارزش 5٫68 میلیارد دلار رسید. در نتیجه تراز تجاری در این سال 3٫09 میلیارد دلار و منفی شد. میزان تولید محصولات کشاورزی در سال 1395 از 112 میلیون تن به 118 میلیون تن رسید.
وضعیت زمینهای ایران برای کشاورزی/ چند درصد زمینها مطلوب نیستند
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از نشریه نیچر، در سراسر جهان افزایش جمعیت چالشی مهم برای آینده تامین غذای انسان به شمار می رود. محاسبات اخیر حاکی از آن است که تولید محصولات کشاورزی در سطح جهان باید 70 درصد رشد کند تا با تقاضای مواد غذایی جمعیت 9.1 میلیارد نفری کره زمین در 2050همخوانی کند.
از سوی دیگر هرچند جهان در کل قابلیت تولید مواد غذایی کافی برای جمعیت آتی را دارد اما احتمال کمی وجود دارد که امنیت غذایی در کشورهایی که در مناطق با آب وهوا و شرایط نامناسب قرار دارند، تامین شود زیرا تفاوت های آشکاری میان کشورها از لحاظ مساعد بودن زمین و منابع آبی و عوامل اجتماعی اقتصادی وجود دارد.
موارد ذکر شده به خصوص در خاورمیانه و شمال آفریقا که شرایط بیوفیزیکی برای کشاورزی مناسب نیست، به چشم می خورد.
ایران به عنوان یکی از قدرت های کشاورزی منطقه مدت هاست که در پی خودکفایی در زمینه مواد غذایی است اما با وجود قابلیت های زمین و منابع آبی این کشور، هنوز نتوانسته به هدف خود دست یابد.
درهمین راستا محسن مسگران، کاوه مدنی، حسین هاشمی و پویا آزادی در تحقیقی مساعد بودن وضعیت زمین های ایران برای کشاورزی را بررسی کرده اند. در این گزارش آمده است:
ایران به عنوان یکی از کشورهای برتر حوزه کشاورزی در منطقه MENA مدت هاست که به دنبال خودکفایی در صنعت غذایی است. برنامه خودکفایی ایران برای گندم در دهه 1990 میلادی آغاز شد اما افزایش نرخ تولید هیچ گاه نیاز به واردات این غله را از بین نبرد. در حال حاضر ذخایر کشاورزی ایران حدود 90 تقاضای داخلی مواد غذایی را تامین می کند و در این راه 92 درصد آب های تازه این کشور را مصرف می کند.
از سوی دیگر ارزش خالص واردات کشاورزی کشور معادل 14 درصد ارزش خالص صادرات نفت است.
ایران که در حوزه آب وهوایی خشک قرار گرفته، هم اکنون شاهد چالش هایی در حوزه کمبود آب است که اقتصاد کشور، عملکرد اکوسیستم و زندگی افراد بسیاری را تحت تأثیر قرار داده است. میانگین سالانه بارش در 70 درصد کشور حدود 250 میلی متر است و فقط 3 درصد ایران ( یا به عبارتی 4.7 میلیون هکتار از کشور) شاهد بارش سالانه 500 میلی متر است.
به هرحال توزیع جغرافیایی زمین های کشاورزی ایران نشان می دهد بخش اعظم فعالیت های کشت و برداشت ایران در غرب، شمال غرب و بخش های شمالی کشور است. بارش سالانه در این مناطق بیش از 250 میلی متر است. با این وجود آبیاری محصول در مناطق با بارش 200 یا حتی کمتر از 100 میلی متر در سال نیز انجام می شود. این درحالی است که برای حمایت از کشاورزی، سیستم آبیاری کنترل نمی شود و همین امر مشکل کم آبی را حادتر کرده است.
افزایش تولید کشاورزی هیچ گاه با تقاضای روز افزون آن همراه نبوده است. رشد جمعیت در دهه های اخیر نیز به این تقاضا دامن زده و در نتیجه تراز تجاری بین المللی ایران در بخش کشاورزی منفی شده است. هرچند این تراز در مرزهای ژئوپلتیکی توجیه شده است اما برنامه خودکفایی ایران به دلایل اقتصادی و کشاورزی- زیست محیطی همچنان یک موضوع جنجال برانگیز به حساب می آید.
پتانسیل های طبیعی و محدودیت ها برای تولید محصول باید در این کشور ارزیابی شود تا تناسب و بازدهی سیستم های کشاورزی تضمین شود.
با این وجود مرزهای قابلیت پشتیبانی آب و خاک ایران از تامین نیاز مواد غذایی کشور و همزمان حفظ یکپارچگی محیط هنوز به طور کامل درک نشده است.
با توجه به پیشرفت های اخیر در حوزه فناوری GIS و میزان دسترسی به اطلاعات جغرافیایی خاک و وضعیت آب وهوا، تحلیل مطلوبیت زمین را اکنون می توان انجام داد تا به چشم اندازی از قابلیت های زمین در ایران برای فعالیت های کشاورزی در مقیاس منطقه ای و جهانی دست یافت.
ارزیابی زمین در ایران فقط به طور محلی و در مقیاس های کوچک براساس ملزومات خاص چند محصول مانند گندم، برنج و دانه های faba انجام شده است. با این وجود هیچ تحلیل وسیع تر و در اندازه کشوری برای اندازه گیری ماندگاری خاک زمین های ایران انجام نشده است.
به همین دلیل به طور سیستماتیک ظرفیت زمین های ایران برای کشاورزی را براساس ویژگی های خاک، توپوگرافی و وضعیت آبی هوایی در ارتباط با مطلوبیت زمین ها برای کشاورزی سنجیده شد.
بررسی
در این تحقیق زمین های ایران از لحاظ مطلوبیت به 6 دسته تقسیم شد. این تقسیم بندی براساس خاک، توپوگرافی و آب وهوا انجام شده است. این موارد برای کشاورزی سودآور و ماندگار بسیار مهم هستند. طبقه های مطلوبیت این تحقیق به ترتیب نامناسب، بسیار ضعیف، ضعیف، متوسط، خوب و خیلی خوب هستند.
همچنین چهار مورد استفاده اصلی زمین در این تحقیق در نظر گرفته نشده اند که 19.3 میلیون هکتار از زمین های ایران(12 درصد) را به خود اختصاص داده اند. به این ترتیب 142.8 میلیون هکتار زمین کشور با قابلیت کشاورزی ارزیابی شد.