تکثیر درخت آمله به طور طبیعی به وسیله بذر صورت می گیرد. در شرایط مطلوب رشد نهال در مناطق مرطوب سریع است به طوری که در جنگلهای بارانی هند و ارتفاع متر، طول آن در سال اول به 0/8، سال دوم 2/1، سال سوم 2/8 و سال چهارم و متر می رسد. به طور طبیعی، میوه ها در اواخر فصل سرما و اوایل بهار، ریزش کرده و با گرم شدن هوا قسمت گوشتی میوه خشک و جدا می شود.
این تا زمانی است که قسمت سخت میوه با ضربه ایی باز شده و دانه ها رها و منتظر فصل بارندگی برای جوانه زنی باشند. شکسته شدن اندوکارپ سخت می تواند توسط گوزن یا جوجه تیغی که علاقه شدیدی به خوردن این میوه دارند، صورت پذیرد. دانه های آمله طی فرآیند نشخوار در معده گوزن و با خروج از آن، آماده جوانه زنی می شوند، به شرط آنکه دما، نور و رطوبت مطلوب جوانه زنی فراهم شود. تکثیر آن، از طرق رویشی (قلمه، پیوند، ریز ازدیادی) و زایشی (بذر) امکان پذیر است ولی بهترین روش برای ایجاد باغ آمله، پیوند روی نهال بذری گزارش شده است زیرا نتیجه تکثیر بذری، ایجاد یک جمعیت ناهمگن با میوه های کوچک است.
برای این منظور، میوه های رسیده درخت آمله را در ماه های آذر تا بهمن جمع آوری کرده و در آفتاب خشک می کنند تا میوه از هسته جدا شود. سپس بذرها را از اندوکارپ سخت بیرون آورده و با غوطه ور کردن در آب، بذرهای مرغوب را جدا کرده و با تیمارهای زیر درصد جوانه زنی را افزایش می دهند: اسید جیبرلیک با غلظت 100 تا 500 پیپی ام، کینتین با غلظت 100 پی پی ام، تیو اوره 1% و نیترات پتاسیم 0/5 تا 1% همچنین قارچ های آزوسپیریلوم براسیلنز و میکوریزال آربیسکولار، ازتوباکتر کروکوکوم و تریکودرما ویرید می توانند جوانه زنی، رشد و قدرت گیاهچه را 70 تا 93 درصد افزایش دهند. بذرها را در اواخر اسفند و اوایل بهار در بستر سبک می کارند و بعد از 6 تا 12 ماه، پیوند می زنند. پیوند می تواند از نوع جوانه (سپری، حلقه ای یا T) یا ساقه (اسکنه ای، چوب نرم و روکش) باشد. قلمه به طول 8 تا 10 سانتیمتر و دارای 4 تا 6 جوانه فعال از چوب نرم یا نیمه سخت و برگ دار که با هورمون ایندول بوتیریک اسید (IBA) یا نفتالین استیک اسید (NAA) با غلظت 5000 پی پی ام تیمار شده باشد تا 95 % موفقیت آمیز است ولی به ندرت برای ایجاد باغ مورد استفاده قرار می گیرد.
روشهای ریز ازدیادی در هند و چین استانداردسازی شده اند ولی هنوز برای مصارف تجاری، به کار نمی روند. ماه های بارانی فصل کاشت نهال هاست. برای این کار، چاله هایی به قطر 50 و عمق 100 سانتیمتر حفر کرده و برای چند هفته باز نگه داشته می شوند. سپس خاک چاله ها با مقادیری از کود دامی پوسیده، پودر چریش، پودر استخوان، کود سوپر فسفات و قارچ کش (هگزاکلرید بنزن یا کارباریل) و در خاکهای قلیایی با مقادیری از گچ مخلوط شده و بعد از کاشت کاملاً سیراب می شوند. تراکم کاشت بسته به اقلیم و رقم از 156 تا 494 درخت آمله در هکتار متغیر است. به دلیل خودناسازگاری، در یک باغ باید دو یا چند رقم با فاصله مناسب کشت شوند یا از روشهای تلاقی گرده ها، مانند قلم مو کشیدن، برای تولید محصول بیشتر بهره برد. جهت جلوگیری از شکسته شدن شاخه ها در اثر بار زیاد، برداشت راحت میوه و تابش بهینه نور به تاج درخت باید طوری هرس شود که از چارچوب قوی برخوردار باشد. به همین منظور درختان جوان از ارتفاع 75 تا 100 سانتیمتری زمین سر برداری شده و به روش شلجمی تربیت می شوند.
همچنین شاخه های مرده، شکسته، پیچ خورده و بیمار به طور دورهای برداشت می شوند گیاهان جوان بلافاصله پس از کاشت و در فواصل 10 تا 15 روز در تابستان و فصول بدون باران، باید آبیاری می شوند. آبیاری قطره ای بهترین روش آبیاری است ولی در مناطق شور بهتر است به طور متناوب با آبیاری سنتی مورد استفاده قرار گیرد. در مناطق خشک آبیاری کوزه ای هم می تواند مفید باشد. همچنین استفاده از مالچ گیاهی و پوشش های پلیاتیلن برای حفظ رطوبت بسیار مؤثر است. برای افزایش درآمد می توان بین ردیف ها از کاشت 3 ردیف سبزی، ادویه یا گیاهان دارویی و معطر استفاده کرد. درخت آمله می تواند مخلوط با نارگیل و گواوا کشت شود. برای حفظ عملکرد میوه در طی 50 تا 75 سال عمر درخت، کود دهی و حفظ مواد غذایی خاک ضروری است. هر درخت یک ساله به 10 کیلوگرم کود دامی، 100 گرم نیتروژن، 50 گرم فسفر و 75 گرم پتاسیم نیاز دارد. بدیهی است این نسبت با افزایش سن درخت، بیشتر می شود.
کمبود بر (bor) می تواند نکروزه شدن میوه را در پی داشته باشد. همچنین محلول پاشی N - K -Zn - Cu - B (0/2 تا 0/6)% و NAA با غلظت 10 پی پی ام و نیترات کلسیم می تواند باعث رشد گیاه، حفظ میوه، افزایش عملکرد و حفظ خواص فیزیکی آن شود. استفاده از ورمی کمپوست، ازتوباکتر کروکوکوم، قارچ Glomus fasciculatum گچ در خاکهای قلیایی نیز مفید است. حشرات مکنده، نماتدها، قارچها و باکتریهای بیماری زا، عملکرد و کیفیت میوه را تحت تأثیر قرار می دهند. آفات از طریق حشره کش ها و بیماری های قارچی با مخلوط بردکس 1%، مانکوزب 0/3%، کاربندازیم 0/1% و اکسی کلراید مس 0/3%، کنترل می شوند. چند نوع شکارگر طبیعی نیز نقش کنترل بیولوژیک آفات را می توانند داشته باشند. کنترل علف های هرز اطراف درخت آمله، تأثیر زیادی در رشد آن دارد.
درخت آمله در سنین جوانی، حساس به خشکی و حمله حیواناتی از قبیل حشرات، موش و سنجاب است که علاقه زیادی به جویدن طوقه نرم آن دارند. بلوغ میوه با خواص فیزیکی آن مشخص می شود. تشخیص شاخص بلوغ میوه از این نظر مهم است که با رسیدن کامل، کیفیت میوه از دست رفته و برای بازاریابی و تعیین قیمت دچار مشکل می شود. رشد اولیه میوه آمله سریع است و تابع یک الگوی سیگموئیدی مضاعف می باشد. در طی دوره رشد، اندازه و وزن میوه افزایش می یابد و رنگ آن از سبزی به زردی می گراید. همچنین رنگ دانه از سفید خامه ای به قهوه ای یا سیاه تبدیل می شود. در زمان بلوغ، مواد جامد محلول (TSS)، مقدار قند کل و اسید آسکوربیک افزایش ولی اسیدیته کل کاهش می یابد. قطر میوه تا 90 روز افزایش یافته و رنگ آن تا 120 روز بعد از تشکیل میوه تغییر می کند. برداشت میوه های جنگلی با بالا رفتن از درخت و در مواردی با قطع شاخه های درختان انجام می شود.
میوه های نارس را جهت خشک کردن در آفتاب برداشت کرده تا پوست آنان قهوه ای شود. تأخیر در برداشت در عملکرد سال بعد مؤثر است. درختهای پیوندی در مدت 3 تا 5 سال به باردهی می رسند و بعد از 8 تا 10 سال تولید اقتصادی دارند. اگر تراکم در هکتار بین 156 تا 625 درخت باشد و هر درخت به طور متوسط 100 کیلوگرم میوه در سال دهم تولید کند، با توجه به اثر تراکم بر تولید، از هر هکتار بین 15 تا 30 تن میوه برداشت می شود. میانگین عملکرد میوه برای هر درخت آمله در کشت دیم و مناطق خشک، 25 تا 50 کیلوگرم و مناطق نیمه خشک 50 تا 70 کیلوگرم است. به طور کلی برای کشت دیم در کشور هند متوسط برداشت 3/5 تن در هکتار و در چین 8 تن در هکتار گزارش شده است. ارزش اقتصادی آن که شامل میوه تازه، فرآوری شده و عصاره آن است در سال 1996 معادل 6/25 میلیون دلار آمریکا بوده است. البته به صورت بالقوه، قابلیت چندین برابر شدن را دارد.