بیت کوین، واژه ای که در آغاز حیاتش، آرمان های آزادی خواهانه عده ای را فریاد زد و پس از گذشت چند سال به کانون توجه سرمایه گذاران و نهادهای مالی تبدیل شد. شبکه ای که بر پایه دانش به دست آمده از علم رمزنگاری با چاشنی خلاقیت ساخته شد تا راه حلی برای بزرگ ترین مسئله حل نشده بشر، یعنی اعتماد باشد.
آشنایی با بیت کوین برای افراد در گام نخست، معمولاً کار دشواری است؛ چرا که پیش زمینه های ذهنی افراد این کار را برای آن ها سخت می کند. نداشتن پشتوانه و حالت فیزیکی، نحوه کارکرد آن، وجود تناقض با مفاهیم شناخته شده قبلی و برخی موارد دیگر سبب شده تا درک و شناخت پادشاه ارزهای دیجیتال کار آسانی نباشد.
در این میان برای عده دیگری که ساختار کلی بیت کوین را درک کرده اند و در حالت کلی از نحوه کارکرد آن اطلاع دارند، سوالات ریزتری به وجود می آید که پاسخ برخی از آن ها شاید به سادگی یافت نشود. چرایی شماری از واقعیت های بیت کوین از جنبه ای حائز اهمیت است که می تواند مارا با دلیل پیدایش آن، قواعد رعایت شده پنهان از دید ما در شبکه بیت کوین و ایده ای که ساتوشی ناکاموتو پیش از ساخت بیت کوین در سر می پروراند، آشنا کند.
در ادامه لیستی از پرسش های جالبی که درباره بیت کوین وجود دارد را می خوانید که این لیست در مرور زمان بروزرسانی خواهد شد.
1. چرا بیت کوین استثنائی است؟
بیت کوین کم یاب است، حمل آن راحت است، تقسیم پذیر است، غیرقابل جعل است و چندین ویژگی برتر دیگر دارد؛ اما وقتی بیت کوین را استثنائی خطاب می کنیم، باید دنبال ویژگی های غیرعادی باشیم که پیش از این (حداقل در قرن های اخیر) دنیا به خود ندیده بود.
«معامله»، «مبادله» یا واژه تغییریافته ی امروزی اش «تراکنش»؛ مهم ترین بخش از عواملی بودند که ساختارهای اجتماعی بین انسان ها را در طول تاریخ شکل دادند. در ابتدایی ترین اشکال مبادله، از تبادل کالا به کالا استفاده می شد. بعدها ابزاری های واسطه به دلیل راحتی در تبادل و نگهداری مانند نمک، طلا، صدف و غیره به عنوان «پول» مورد استفاده قرار گرفتند (برای اطلاعات بیشتر به مقاله های «تاریخچه ی پول؛ پول چرا به وجود آمد و چگونه کار می کند؟» و «تاریخچه پول و آینده بیت کوین» مراجعه کنید).
تقریبا تمام ابزارهایی که در طول تاریخ به عنوان پول مورد استفاده قرار گرفتند، از طبیعت گرفته می شد و ویژگی غالب آن ها «کمیابی» بود. حکومت ها از همان ابتدا به صورت گروه های متمرکزی که کنترل امور جامعه را در دست داشتند، کنترل خلق و توزیع پول را نیز به دست گرفتند. پس از این پول توسط حکومت ها ایجاد می شد و مردم در مبادلاتشان از آن استفاده می کردند.
با گذشت زمان پول شکل خود را از طلا به اسکناس، اسکناس های با پشتوانه طلا و در نهایت ارز فیات تغییر داد؛ پول به جایی رسید که به شکل کاغذ یا اعداد دیجیتالی در سیستم های بانکی معنا می یافت و مردم دیگر هیچ نقشی در ایجاد و عرضه آن نداشتند.
تا اینکه بیت کوین سروکله اش پیدا شد و از یاد رفته های انسان را دوباره به او گوشزد کرد. مردم می توانستند پول خلق کنند، آن را توزیع کنند، خودشان سیستم مالی را اداره کنند و در این سیستم سهیم شوند. با ظهور بیت کوین دیگر چرخه انحصار پول از بین رفته بود.
مفهوم اعتماد پیش از این بارها لگدمال شده بود؛ ولی با تبدیل تمامی قوانین به کدهایی که همه می توانند آن را ببینند و اگر خوششان بیاید از آن تبعیت کنند، مسئله اعتماد هم حل شد.
بیت کوین یک احیای اجتناب نا پذیر برای مفاهیم از دست رفته انسان ها بود، یک رنسانس پولی و حتی خروش یک انقلاب فکری. بیت کوین استثنائی است، آن را فقط یک سکه دیجیتال نبینیم!
2. ارزش ذاتی بیت کوین چقدر است؟
ارزش ذاتی بیشتر یک مفهوم فلسفی است و به همین خاطر نمی توان یک دارایی یا شیء را به طور قطع دارای ارزش ذاتی دانست. منتقدین مقالات زیادی درباره اینکه بیت کوین ارزش ذاتی ندارد، نوشته اند. همینطور در طرف مقابل طرفداران بیت کوین از عوامل مختلف به عنوان ارزش ذاتی آن یاد کرده اند.
طلا معروف ترین مثال برای دارایی ای است که در طول تاریخ ارزشمند بوده (و هنوز هم هست) و در دوران مختلف از آن برای حفظ ارزش استفاده می شده است. تقریبا تمامی ارزش طلا نه از کاربردهایی که در گذشته داشته، بلکه از اعتمادی که مردم به خاطر برخی ویژگی هایش مانند کمیاب بودن نسبت به آن پیدا کرده اند، شکل گرفته است.
در صورتی که بیت کوین را هم به خاطر برخی ویژگی هایش دارای ارزش ذاتی بدانیم و از آن به عنوان «ابزار ذخیره ارزش» استفاده کنیم، می توان ارزش معادل آن را با دارایی ها مانند طلا، زمین و املاک مقایسه کرد. (اگر می خواهید در این باره بیشتر بخوانید، مقاله «ارزش ارزهای دیجیتال در چیست و چه پشتوانه ای دارند؟» و اینفوگرافیک «مقایسه طلا، دلار و بیت کوین» را از دست ندهید)
تخمین زده می شود که در سال 2019، حدود 190 هزار تن طلا استخراج شده و 54 هزار تن طلا زیر زمین به صورت دست نخورده باقی است. با این حساب اگر کل ذخایر طلای دنیا 244 میلیون کیلوگرم باشد، اگر ذخیره ارزش بودن آن را با بیت کوین مقایسه کنیم، باید هر بیت کوین معادل 11.6 کیلوگرم طلا ارزش داشته باشد (در حال حاضر قیمت هر کیلو طلا معادل 45.5 هزار دلار است).
از طرفی تخمینی که اینوستوپدیا از ارزش دلاری واسطه های تبادل و ابزار ذخیره ارزش کل جهان داشته، حدود 72 تریلیون دلار است. اگر 15 درصد از این ارزش به سمت بیت کوین سرازیر شود، ارزش بازار آن باید حدود 11 تریلیون دلار شود. با توجه به سکه های در گردش می توان ارزش دلاری معادل را برای هر سکه در هر زمان به دست آورد.
تخمین جالب دیگری هم وجود دارد که نشان می دهد ارزش گذاری برای هر 280 هکتار زمین، می تواند با یک بیت کوین برابر باشد. البته این ارزش گذاری اصلا دقیق نیست و اعتباری ندارد، چرا که هر متر مربع زمین در شهری مانند نیویورک با یک متر مربع در صحرای آفریقا یا هر شهر دیگر برابر نیست.
3. چرا تنها 21 میلیون واحد بیت کوین وجود خواهد داشت؟
جواب این سوال نیازمند دانش اندکی پیرامون مبحث دنباله ها در ریاضیات است.
در نظر بگیرید که با وجود پارامتر متغیر درجه سختی هر 10 دقیقه یک بلاک ساخته می شود. این یعنی هر ساعت 6 بلاک، هر روز 144 بلاک و هر سال 52,560 بلاک ساخته می شود.
از طرفی در هر دوره نصف شدن پاداش که تقریباً چهارسال طول می کشد، 210,000 بلاک ساخته می شود.
حال به پاداش بلاک شبکه بیت کوین از ابتدا نگاهی بیاندازیم. اولین بلاک های بیت کوین پاداشی معادل 50 بیت کوین به ازای هر بلاک داشتند که پس از ایجاد 210 هزار بلاک، این مقدار به 25 بیت کوین کاهش یافت. در صورتی که دنباله اعداد پاداش بلاک را که هم اکنون در جمله 3ام آن یعنی 12.5 بیت کوین به ازای هر بلاک قرار داریم را با هم جمع کنیم، به عدد 100 می رسیم.
حال اگر پاداش بلاک ها در تمامی ادوار که برابر با 100 شده را در تعداد بلاک هر دوره که برابر با 210,000 است ضرب کنیم، به مقدار کل بیت کوین های شبکه که برابر با 21 میلیون عدد است، می رسیم.
جالب است بدانید که دنباله تصاعد هندسی پاداش بیت کوین در نهایت موجب می شود که این ارز دیجیتال ده ها سال بعد، به ازای هر بلاک تنها چندصد ساتوشی بیت کوین در شبکه آزاد کند.
4. آیا بیت کوین را می توان نابود کرد؟
در صورتی که بیت کوین به یک پدیده فراگیر تبدیل شود، به دلیل ماهیتی که دارد در برابر انحصار بانک ها و دولت ها خواهد ایستاد. از طرفی شاید برخی دولت ها بیت کوین را تهدیدی برای خود ببینند و بخواهند برای نابودی آن تلاش کنند.
بیت کوین غیرمتمرکز است و هیچ نهاد متمرکز یا دولتی نمی تواند آن را کنترل کند. برای همین نیز غیرقانونی اعلام کردن آن و یا در حالت غیرواقع بینانه تر، خاموش کردن کل اینترنت در کشور تنها اقداماتی است که از دست این دولت ها برمی آید.
استفاده از بیت کوین یا خریدوفروش آن در حال حاضر در چندین کشور ممنوع اعلام شده است، اما با این حال این ارز دیجیتال به گسترش و شکوفایی خود ادامه می دهد. به عبارت ساده تر تا زمانی که تنها یک نفر هم نرم افزار بیت کوین را در کل جهان اجرا کند، این شبکه از بین نخواهد رفت و همیشه یکی خواهد بود که تاریخچه تراکنش ها را نگهداری می کند.
نابود کردن بیت کوین در ابتدای راه پروژه شاید امکان پذیر بود، اما هم اکنون دیگر دیر شده است و کسانی که خیال نابودی آن را دارند باید با بزرگ شدن آن کنار بیایند.
برای جزئیات بیشتر می توانید به مقالات «آیا بیت کوین نابودشدنی است؟ / بررسی 7 سناریو» و «بیایید بیت کوین را نابود کنیم!» هم نگاهی بیاندازید.
5. چرا بیت کوین غیر قابل هک کردن است؟
امنیت بیت کوین بر دو پایه رمزنگاری و مشارکت افراد در شبکه بیت کوین استوار است. رمزنگاری بیت کوین از منحنی بیضوی (Elliptic Curve) و تابع هش SHA-256 استفاده می کند که کامپیوترهای کوانتومی تهدید جدی تری برای اولی محسوب می شوند؛ اما مسئله درباره وجود داشتن یا نداشتن پردازنده های کوانتومی نیست. تعداد کیوبیت ها (بیت های کوانتومی) در این پردازنده ها مهم است و آنچه غول های فناوری تاکنون به آن دست یافته اند (یا دست کم اعلام کرده اند) بسیار کمتر از قدرتی است که بتواند رمزنگاری بیت کوین را درهم بشکند.
با فرض بسیار نامحتمل اینکه آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) یا هر سازمان، شرکت یا نهاد دیگری کامپیوتر کوانتومی در اختیار دارد، باید بدانیم که آن ها تا زمانی که دلیل خوبی برای استفاده از کامپیوترهای کوانتومی نداشته باشند از آن ها استفاده نخواهند کرد؛ همانند شکسته شدن کد انیگما در جنگ جهانی دوم که تا پایان جنگ به صورت یک راز باقی ماند.
ضمن اینکه هر نهادی قادر به شکستن الگوریتم رمزنگاری بیت کوین باشد، به اطلاعاتی بسیار مهم تر از چند کلیدخصوصی دسترسی دارد که بسیاری از آن ها سرنوشت یک کشور را می تواند تغییر دهد.
همانطور که آنتونوپولوس، محقق بیت کوین می گوید، با پیشرفت کامپیوترهای کوانتومی و فراگیر شدن آن ها، الگوریتم رمزنگاری بیت کوین هم باید تغییر کند و بیت کوین ها را به نوع جدیدی از آدرس ها فرستاد که الگوریتم رمزنگاری آن در برابر کامپیوترهای کوانتومی مقاوم است. در اینصورت بیت کوین هایی که کلیدخصوصی شان گم یا فراموش شده باشند، در معرض خطر قرار خواهند گرفت که بیشتر این خطر متوجه بیت کوین هایی خواهد بود که پس از استخراج یک بار خرج شده اند.
اگر کامپیوترهای کوانتومی موفق به شکستن الگوریتم امضای دیجیتال منحنی بیضوی (ECDSA) شوند، تنها کلیدخصوصی هایی در معرض خطر خواهند بود که ردی از کلیدعمومی آن ها در بلاک چین باقی مانده باشد؛ یعنی در صورتی که پس از استخراج شدن، کوین ها خرج شده باشند. با این حساب خطری متوجه 1 میلیون سکه ساتوشی نخواهد شد.
اما اگر کامپیوترهای کوانتومی موفق به معکوس کردن یا دوطرفه کردن تابع هش شوند، می توان آدرس های بیت کوین را به کلید عمومی آن تبدیل کرد. البته نوع دیگری از تهدید است، چرا که تابع هش در این صورت اعتبار خود را از دست می دهد.
6. چرا نمی توان بیت کوین را ممنوع کرد؟
ممنوعیت بیت کوین که بیشتر در واژگان قانون گذاران و دولت مردان کشورهای مختلف دیده شده، از نگاه بالاتر تقریبا غیرممکن به نظر می رسد. کشور چین را می توان نمونه بارز کشورهایی دانست که در میان انواع ممنوعیت ها برای بیت کوین پیشگام بود اما معامله گران چینی و استخراج کنندگان این کشور نقش فعال خود را در شبکه بیت کوین حفظ کردند.
ممنوعیت بیت کوین به ممنوعیت استخراج آن، خرید و فروش آن و استفاده از آن مربوط می شود. در صورتی که استخراج بیت کوین در کشوری که ماینینگ در آن به صرفه است ممنوع شود، استخراج در مقیاس کوچک تر گسترش خواهد یافت و به کار خود ادامه می دهد؛ به عبارتی ترازوی هزینه فایده ماینینگ هرگاه به سمت فایده سنگینی کند، با توجه به مفاهیم اقتصاد خرد ماینینگ در آن نقطه به شیوه های مختلف ادامه خواهد داشت.
ممنوعیت خرید و فروش بیت کوین نیز در کشورها بی فایده است، چرا که دو نفر برای انتقال بیت کوین و رد و بدل کردن آن نیازی به نهادهای مرکزی ندارند و تنها با وجود کیف پول و آدرس هایشان می توانند معامله را به صورت های مختلف انجام دهند. استفاده از بیت کوین برای امور پرداختی شاید تنها بخشی باشد که دولت ها بتوانند فشار بیشتری بر آن اعمال کنند.
7. چه کسی بیت کوین را کنترل می کند؟
ویژگی غیرمتمرکز توسط افراد مختلف در حوزه ارز دیجیتال تعریف شده که از میان آن ها می توان به تعریف ویتالیک بوترین از تمرکززدایی و مدیر بایننس اشاره کرد. در حالت کلی منظور از غیرمتمرکز در شبکه بیت کوین، کنترل نشدن شبکه توسط یک گروه، سازمان یا شخص خاص است. همچنین غیرمتمرکز بودن یک صفت مطلق نیست و درجات مختلفی برای آن وجود دارد (اینفوگرافیک «آیا بیت کوین واقعا غیرمتمرکز است؟» را در این باره از دست ندهید).
اکوسیستم بیت کوین از 4 گروه اصلی تشکیل شده است:
مهم است که بدانیم قدرت هیچ یک از این گروه ها نسبت به دیگری برتری ندارد. توسعه دهندگان می توانند هر تغییری که دلشان بخواهد در کدها اعمال کنند، اما این کاربران خواهند بود که در نهایت تغییرات آن ها را قبول یا رد می کنند. ماینرها می توانند بلاک های خودشان را بسازند، اما کاربران یا همان فول نودها مشخص کنند که کدام بلاک را قبول یا رد کنند تا در نهایت به زنجیره شان اضافه شود (این اتفاق برای بیت کوین در سال 2017 رخ داد و ماینرهایی که از انجام بروزرسانی سگویت سر باز می زدند، در نهایت به دلیل کثرت کاربران مجبور به بروزرسانی شدند).
هر گروهی که فکر کند کنترل شبکه را در اختیار دارد، در اشتباه است. آن ها تنها در صورتی می توانند به خواسته شان برسند که در گروه های بزرگ به اجماع برسند و سایر گروه ها را با خود همراه کنند. همراه شدن تمامی این گروه ها با همدیگر است که سیستم را سرپا نگه می دارد.
به عبارت دیگر منفعت تمامی این گروه ها در همکاری با یکدیگر و حفظ اعتبار شبکه خواهد بود و همین ویژگی اعضای سیستم را از اقدامات متقلبانه خود باز خواهد داشت، به طوریکه آن ها را در برابر اقدامات مخربانه گروه های دیگر حتی با هم بسیج خواهد کرد.
8. چرا خالق بیت کوین گمنام است؟
فرد یا گروه ناشناسی که با نام مستعار «ساتوشی ناکاموتو» بیت کوین را به دنیا معرفی کرد، در سال 2009 اولین بلاک آن را استخراج و پیام مخفی خود را در آن قرار داد. ساتوشی در همان سال های ابتدایی نقش فعالی در توسعه بیت کوین ایفا می کرد و حضور پررنگی در جامعه بیت کوین داشت، تا اینکه در اواخر سال 2010 آخرین پستش را در انجمن بیت کوین تاک قرار داد و پس از آخرین ایمیلش در سال 2011 دیگر خبری از این چهره ناشناس نشد.
دلایل متعددی برای سعی در ناشناس ماندن ساتوشی ناکاموتو وجود دارد. پیش از بیت کوین هر تلاش صورت گرفته دیگر برای ایجاد یک ارز، همیشه توجه مقامات دولتی آمریکا را به خود جلب کرده بود. سازمان های دولتی عوامل اصلی پشت این پول ها را دستگیر می کردند و اتهام اقدام علیه امنیت ملی به آن ها می زدند. به همین دلیل ساتوشی اگر ذره ای برای جان خود ارزش قائل بوده باشد، حداکثر تلاش خود را برای ناشناس باقی ماندن و باقی نگذاشتن ردی از خود انجام داده است.
از طرف دیگر مشخص بودن هویت خالق بیت کوین به نوعی در تضاد با آرمان های غیرمتمرکزگرایانه اش است. در صورتی که چهره یا گروه خاصی پشت بیت کوین قرار می گرفت، عقیده و باور آن ها به تبع بر روی بیت کوین تأثیر می گذاشت. اما ناشناس بودن ساتوشی باعث شده تا هر کس تعبیر خود را از بیت کوین داشته باشد و خود پروژه خودش را توسعه دهد. تصمیمات مهم درباره آن با اجماع و توافق همه گروه های مشارکت کننده انجام می شود و دیگر چهره شاخصی وجود ندارد که از قدرت رای دیگران بکاهد.
ساتوشی هم به خاطر خودش و هم به خاطر بیت کوین تمام تلاشش را کرد تا ناشناس بماند.
9. چرا بیت کوین پیروز میدان نبرد ارزهای دیجیتال خواهد بود؟
یک اصل مهم در دنیای کسب وکار وجود دارد که پیتر تیل در کتاب صفر تا یک از آن به عنوان اصل پارتو یا قانون قدرت یاد می کند. این قانون بیان می کند که چگونه تعداد معدودی از پدیده ها (20 درصد) می توانند تأثیر بیشتری نسبت به تعداد بیشتری از آن ها (80 درصد) ایجاد کنند. مانند یک زلزله های بزرگ که تأثیر آن از تعداد زیادی زمین لرزه کوچک بیشتر است.
پیاده کردن همین اصل در دنیای ارزهای دیجیتال، از برتری بیت کوین به عنوان یک گزینه سرمایه گذاری نسبت به سایر رقبا حکایت دارد. آلت کوین هایی که رشد های هزار برابری آن ها نظر سرمایه گذاران را می رباید، پروژه هایی که مدیران بازاریابی شان، آن ها را بیت کوین بعدی معرفی می کنند و بخواهم ساده تر بگویم هر آن چیزی که بیت کوین نیست، یک گزینه پرخطر نسبت به ارز دیجیتال شماره یک بازار در سرمایه گذاری محسوب می شود.
تأثیری که بیت کوین می تواند به عنوان قدرتمندترین عنصر حال حاضر دنیای ارزهای دیجیتال بر آینده بازار داشته باشد، بیش از هر ارز دیجیتال دیگر است. سرمایه گذاری بر روی چنین ارز دیجیتالی که آینده آن نسبت به هر ارز دیجیتال دیگری روشن تر و شفاف تر است، ریسک های کمتری نسبت به سایر گزینه ها دارد. در حال حاضر بیت کوین بیشترین توسعه دهنده را که اساسی ترین جز پیشرفت یک ارز دیجیتال به حساب می آید، در اختیار دارد. بخش اعظم صنایع مربوط به ارزهای دیجیتال اعم از استخراج و شرکت هایی که بلاک چین ارزهای دیجیتال را فناوری زیرساخت خود قرار می دهند، بر روی بیت کوین بنا نهاده شده است. بیت کوین از همان ابتدا با وجود تمامی انتقاداتی که به سرعت و شبکه اش وارد کرده اند، بیشترین ها را در اختیار داشته است؛ یک ابر قدرت مطلق که از همان ابتدا در جایگاه اول بازار جا خوش کرده است.
شرکت هایی را به یاد بیاورید که پس از ترکیدن حباب دات کام دیگر نامی از آن ها شنیده نشد. شرکت هایی که تنها با ثبت یک آدرس اینترنتی ارزش سهامشان به چندصد میلیون دلار نیز رسیده بود، اما چند سال بعد کسی آن ها را نمی شناخت.
10. آیا اثبات انجام کار (PoW) اتلاف انرژی است؟
بازار منتقدان بیت کوین با این جمله کلیشه ای که «مصرف انرژی بیت کوین از بسیاری از کشورهای جهان بیشتر است» همیشه داغ بوده است. اما بیایید جزئی تر به مسئله نگاه کنیم. شبکه بیت کوین چه با وجود یک ماینر و چه میلیاردها ماینر راه خودش را ادامه می دهد و در این میان تنها سختی شبکه است که در حالت های مختلف، تغییر می کند. بلاک ها به طور میانگین در حدود 10 دقیقه ایجاد می شوند و یکی از استخراج کنندگان در رقابت برای پیدا کردن عدد مناسبی که هش بلاک را تولید می کند، پیروز میدان می شود. این سوال به وجود می آید که اگر یک نفر قرار است انرژی صرف کند و زودتر از بقیه معمای شبکه را پیدا کند، پس انرژی که بقیه صرف می کنند در واقع هدر رفته است. اما این دیدگاه به چند دلیل صحیح نیست (یا حداقل از نظر من درست نیست)
اعتمادسازی غیرمتمرکز در شبکه بیت کوین که نظیر آن در هیچ ارز دیجیتال دیگری وجود ندارد و حتی می توان گفت که آن را از نظر امنیت نسبت به سیستم های بزرگ مالی دنیا هم پیشتاز کرده است، نتیجه استفاده از اثبات انجام کار بوده است. از طرفی مصرف انرژی پنهانی که هنگام فرستادن یک ایمیل از سمت شما به دوستتان در سرورهای مرکزی سرویس دهندگان و دیتاسنترها مصرف می شود، انرژی لامپ های روشن دیتاسنترها و بسیاری از مصارف دیگر که اصلا از آن ها خبر ندارید، از شبکه بیت کوین بسیار بیشتر است.
از طرفی بیت کوین به گونه ای طراحی شده که با افزایش تعداد ماینرها (یا به قول منتقدان افزایش دور ریز انرژی!) شبکه قدرتمندتر از قبل می شود و دستکاری آن سخت تر می شود. البته دستکاری شبکه بیت کوین در حال حاضر هم به اندازه ای دشوار است که بتوان آن را تقریبا محال نامید. به طور خلاصه، اعتمادسازی در شبکه بیت کوین هزینه کردن انرژی را می طلبد. به همین خاطر آنتونوپولوس، از مروجین و متخصصین بیت کوین، می گوید که دنیا به یک سیستم اثبات کار قدرتمند همانند آنچه بیت کوین دارد، نیازمند است اما احتمالا انرژی کافی برای سیستم اثبات کار دیگری وجود نداشته باشد. با این نگاه می توان به پروتکل بیت کوین به عنوان بستر اعتمادسازی نگاه کرد که سیستم های غیرمالی نیز در آینده برای تامین امنیت از آن استفاده کنند.
11. علت وجود سختی شبکه در بیت کوین چیست؟
یکی از خلاقیت های خالق بیت کوین، تعریف پارامتری تحت عنوان سختی شبکه بود تا احتمال موفقیت در پیداکردن جواب هر بلاک برای هر شرکت کننده (ماینر) در شبکه، متناسب با تعداد افراد شرکت کننده باشد و در عین حال زمان پیدا کردن پاسخ (که به طور میانگین 10 دقیقه است) مقدار ثابتی باقی بماند.
در ابتدای آغاز به کار شبکه بیت کوین، تنها ناکاموتو و همکارش هال فینی (برای مدت محدودی) در شبکه بیت کوین مشغول استخراج بودند. بیت کوین که با هدفی والا ساخته شده بود، به اهرمی نیاز داشت تا در آینده که پذیرای ماینرهای بیشتری می شود، ساختار پروتکل خود را حفظ کند. پارامتری تحت عنوان سختی یا Difficulty نیاز بود تا ورود ماینرهای بیشتر به شبکه (یا به عبارت دیگر توان پردازشی بیشتر) اختلالی در زمان ساخته شدن بلاک به وجود نیاورد. مسئله مورد کنکاش ماینرها باید از لحاظ سختی تغییر می کرد و به نحوی خود را با زمان پیدا شدن 10 دقیقه ای انطباق می داد.
این پارامتر در شبکه بیت کوین هر دو هفته یکبار با توجه به توان پردازشی شبکه تغییر می کند تا بر اساس آن میزان سختی یافتن هر بلاک را با توجه به ماینرها یی که از شبکه رفته یا به آن اضافه شده اند، تنظیم کند.
12. چرا هر ده دقیقه یک بلاک ساخته می شود؟
ده دقیقه یک بازه زمانی قراردادی است که از سوی ساتوشی ناکاموتو تعیین شده است. در صورتی که زمان ایجاد هر بلاک کمتر یا بیشتر از این مقدار باشد، هر کدام از این ها مزایا و معایب خاص خودش را خواهد داشت.
برای مثال در صورتی که بلاک تایم (بازه زمانی ایجاد شدن هر بلاک) کمتر از 10 دقیقه باشد، هر بلاک به نسبت تایید های (Confirmations) سریعتر و بیشتری را دریافت می کند. هر چند این موضوع از آن جهت قابل بحث است که با کاهش زمان تایید هر بلاک، ارزش تایید شدن یا Confirmation نیز به نحوی کاهش می یابد. برای مثال اگر یک صرافی دست کم 3 تایید را برای قبول یک تراکنش در نظر بگیرد، در صورتی که بلاک تایم به 2 دقیقه کاهش یابد، نیازمند 15 تایید خواهد بود. از طرف دیگر با افزایش زمان تایید، امکان موفقیت یک حمله 51 درصدی نیز کاهش می یابد؛ چراکه نودها برای فهمیدن اینکه حمله ای در جریان است و مقابله با آن، زمان بیشتری در اختیار خواهند داشت.
در صورتی که بلاک ها در زمان کمتری ساخته شوند، بلاک های بدون سرپرست (Orphaned Block) بیشتری ایجاد می شوند، چرا که احتمال دستیابی به پاسخ هر بلاک در بازه زمانی مشابه، افزایش می یابد.
ساخته شدن بلاک های بیشتر در بازه زمانی مشابه، علاوه بر اینکه می تواند به معنی تراکنش های بیشتری در ثانیه باشد، می تواند حجم بلاک چین را نیز به طور قابل توجهی افزایش دهد. البته پهنای باند بالاتر برای مخابره سریعتر تراکنش ها و بلاک های حل شده بین نودها نیز مسئله دیگری برای بلاک تایم های نسبتاً پایین خواهد بود.
13. چرا سایز هر بلاک بیت کوین 1 مگابایت است؟
بحث و مجادله بر سر این موضوع که چرا سایز هر بلاک بیت کوین باید 1 مگابایت باشد، ریشه چندساله دارد که درنهایت به ایجاد بیت کوین کش منجر شد. دسته ای از جامعه بیت کوین تغییر سایز بلاک را امر ضروری نمی دانستند و اعتقاد آن ها برای حل مسئله مقیاس پذیری، سگویت و لایتنینگ بود. در حالی که دسته دیگر که بعداً جامعه بیت کوین کش را تشکیل دادند، باور داشتند که تمامی تراکنش ها باید بر روی خود شبکه (و نه از طریق راه حل های برون زنجیره ای) انجام شوند و تغییر سایز بلاک برای رسیدن به این هدف امری اجتناب ناپذیر است.
ساتوشی ناکاموتو محدودیت 1 مگابایتی برای هر بلاک را اواخر سال 2010 به طور مخفیانه در کد بیت کوین قرار داد و توضیحی در این باره به هیچکس نداد. شاید قصد او جلوگیری از حملات dDos بر روی شبکه بود که تا آن زمان کسی از این موضوع اطلاعی نداشت. محدودیت سایز بلاک در کنار معایبش که از پردازش تعداد بالای تراکنش ها در شبکه جلوگیری می کند و آن را از نظر طرفداران بیت کوین کش مقیاس پذیر می کند، مزایایی نیز دارد.
ساتوشی ناکاموتو بیت کوین را با این دیدگاه به وجود آورد که هر کس توانایی اجرای یک نود را داشته باشد. در آن زمان سایز بلاک چین بسیار کوچک بود و به تبع سایز بلاک بزرگی نیز مورد نیاز نبود؛ به طوریکه حتی سایز 1 مگابایتی در آن زمان یک زیاده روی محسوب می شد. اما با گسترش شبکه و افزایش مقبولیت آن بین مردم، این مسئله چند سال بعد به یک مشکل غامض تبدیل شد. سایز بلاک چین نسبت به روزهای ابتدایی اش رشد زیادی کرده بود و نیاز به اینترنت پرسرعت و هارددرایو جداگانه برای اجرا نود دیده می شد. در صورتی که محدودیت سایز بلاک از این هم فراتر می رفت، تعداد نودها که به نوعی نشان دهنده اعتبار شبکه هستند، باید به پهنای باند و فضای ذخیره بیشتری دسترسی داشتند. از این رو کاهش شدیدی در تعداد نودها رخ می داد که می توانست مسئله خطرناکی باشد.
هر پیش فرضی که درباره بیت کوین دارید را مورد سوال قرار دهید! طرح این نوع پرسش ها درباره شبکه بیت کوین به شما کمک کند تا علاوه بر اینکه نقاط ابهام خود را رفع می کنید، چرایی وجود برخی کدها در بیت کوین را نیز بدانید. سوالات جالب را در بخش دیدگاه ها مطرح کنید. تلاش خواهیم کرد تا به این سوالات به ساده ترین و خلاصه ترین شکل ممکن پاسخ دهیم.