تهیه آمار از بخش های بازرگانی همواره کاری دشوار است. زیرا این بخش بر خلاف بخش های تولیدی استعداد زیادی برای تغییرات دارد. هر ماه تعدادی واحد بازرگانی کار خود را در موضوعی آغاز می کنند و تعدادی دیگر دست از موضوع قبلی بازرگانی خود کشیده و به موضوعی دیگر روی می آورند. البته نمایندگان شرکت های بزرگ جهانی از این قاعده جدا هستند و پایداری و قدمت بیشتری دارند.
از آن جا که بسته بندی نهالی نوپا در کشور ایران است و باز از آن جا که نرخ رشد و توسعه سریعی نیز دارد مورد توجه بسیاری از بازرگانان مواد و ماشین آلات قرار گرفته است. اکنون تهیه و عرضه مواد و تجهیزات بسته بندی بستری سودآور برای عده ای از تجار به نظر می آید.
اشتیاق تولیدکنندگان ایرانی برای به روز کردن تجهیزات تولید و به کارگیری مواد بهتر روز به روز بر آمار خرید و فروش در بخش بسته بندی می افزاید که سهم قابل توجهی از آن نیز متعلق به مواد و تجهیزات خارجی است. در این میان باید بین عرضه کنندگان محصولات خارجی تفاوت هایی قایل شد.عده ای تنها به کار تجارت می پردازند و کسب و کار آنها فقط فروش و خدمات پس از فروش است. ایشان تمام تبلیغات و سیستم اداری خود را در جهت فروش کالای شرکت دیگری به کار می گیرند و اغلب نیز به نام شرکت های مرجع شناخته می شوند.
عده ای دیگر خود تولیدکننده مواد، ماشین آلات و لوازم بسته بندی هستند اما بنا به دلایلی خاص چون کنترل بازار مصرف یا سودآوری بیشتر اقدام به واردات کالاهای مشابه یا مکمل خود از خارج می کنند. در این دسته از واردکنندگان امکان انحراف از مسیر اصلی یعنی تولید داخلی وجود داشته و در صورتی که قدرت کنترل بازار مصرف را نداشته باشند بازار را به نفع کالای وارداتی از دست خواهند داد. ضمن آن که مرجع اصلی کالا نیز ممکن است پس از مدتی عهد و پیمان خود با این شرکت ها را با دلایلی ساختگی یا واقعی نقض کرده و خود به شکلی مستقل در داخل کشور به فعالیت ادامه دهد.
دسته سوم واحدهای تولیدی هستند که برای تامین نیازهای خود به طور مستقیم از خارج خرید می کنند. اما میزان خرید آنها به حدی است که به هر دلیل بخشی از کالای وارداتی را در داخل به فروش می رسانند. برای مثال می توان به یک شرکت نوشابه سازی داخلی اشاره کرد که چند سال پیش برای تامین نیاز خود مقداری درب بطری وارد کرد اما بخشی از آنها را در بازار مصرف به فروش رساند.
بعضی از شرکت هایی که در این دسته قرار دارند اقدام به گرفتن نمایندگی شرکت مرجع می کنند و بدین سان ضمن آن که خیال خود را از تامین کالای مورد نیاز با قیمت مناسب راحت می کنند کنترل فروش و آمار مصرف آن کالای خاص در داخل کشور را نیز به دست می آورند
موج مخرب در بازرگانی مواد و ماشین آلات
عطش دسترسی به فن آوری پیشرفته نزد تولیدکنندگان داخلی عرصه ای را برای برخی اشخاص منفعت طلب نیز فراهم کرده تا به لطف برخی جاذبه های کاذب نظیر دفتر و تشکیلات و ظاهر آراسته و نفوذ کلام یا بعضی سوابق کم اهمیت و یا بعضی روابط، دست خود را در تجارت وارد کرده و صنعت بسته بندی و چاپ کشور را به کلاسی برای تجربه کردن خود تبدیل کنند.
بعضی از شرکت هایی که در ایران ادعای نمایندگی تولیدکنندگان اروپایی یا آسیایی را دارند نه تنها هیچ نوع نمایندگی رسمی در این رابطه ندارند بلکه حتی بخوبی شرکت مذکور را نمی شناسند. ایشان مانند بعضی آژانس های معاملات مسکن حتی موردی را که پیشنهاد می دهند ندیده اند و همپای خریدار با آن آشنا می شوند اما با انواع روش ها این موضوع را از خریدار پنهان نگه می دارند. در همین راستا به تدریج ورود نام های تجاری ناشناخته به صنایع کشور در حال افزایش است و از برخی نام های تجاری تنها یک محصول در کشور یافت می شود.
جو فعلی در صنایع کشور که بسیاری حتی صنعتگران را به سوی بازرگانی محصولات خارجی کشانده باعث شده نکات مثبت بازرگانی خارجی یعنی ورود فن آوری مورد نیاز کشور و در ادامه آن رشد کیفی تولیدات ایرانی جای خود را به فعالیتی صرفا سودجویانه زیر نام بازرگانی دهد. پیروان این روند خود را در تجارت اقلامی که نیاز به دانش بالا و ارائه توضیحات فنی داشته باشد درگیر نمی کنند.
به همین دلیل متاسفانه بازرگانی صنعتی بخش بسته بندی و چاپ کشور از نظر تجارت مواد و تجهیزات و فن آوری های مربوط به نمونه گیری، کالیبراسیون، لوازم آزمایشگاهی و امثال اینها فقیر است. در بازرگانی مربوط به بسته بندی و چاپ در ایران بسیاری به دنبال سوژه های آسان تر هستند و کسی روی موارد فوق که موجب توسعه در عمق می شوند کار نمی کند.
به همین دلیل توسعه بیشتر در سطح انجام می شود که ایجاد تکثر کرده و رقابت های مخرب به وجود می آورد. یک عامل پدید آورنده این معضل را می توان در موج موجود در بازرگانی مواد و ماشین آلات دانست.