کشور هند از سال 1951 و به منظور توسعه متمرکز و یکپارچه صنعتی، شروع به تدوین برنامه های پنجساله کرد و طی 69 سال گذشته، 12 برنامه پنجساله را تا سال 2017 اجرایی نمود و پس از آن، برنامه دیگری ارائه نشد. تدوین برنامه های پنجساله توسعه با ایجاد کمیسیون برنامه ریزی در مارس 1950 در راستای اهداف اعلام شده دولت برای ارتقا سریع افزایش سطح رفاه زندگی مردم با بهره گیری کارآمد از منابع کشور، افزایش تولید و ایجاد فرصت های برابر آغاز شد.
البته صنعت نفت کشور هند قبل از برنامه های پنجساله متولد شده بود به طوری که شرکت نفت این کشور (ONGC) اولین پالایشگاه خود را با ظرفیت 10 هزار بشکه در روز در سال 1901 بهره برداری کرد. همچنین اولین واحد سولفوریک اسید و کود فسفاته این کشور در سال 1919 افتتاح شده بود.
برنامه های پنج ساله هند
اولین برنامه پنجساله هند در سال 1951 آغاز شد که رشد اقتصادی 2.1 درصدی را هدف قرار داده بود اما در نهایت منجر به رشد 3.6 درصدی اقتصاد شد. با آغاز این برنامه، هند با هجوم پناهندگان، کمبود شدید غذا و تورم فزاینده روبرو شد. این برنامه بر موضوع کشاورزی، ثبات قیمت ها، تولید برق و حمل و نقل تمرکز داشت. افزایش ظرفیت تولید آمونیوم سولفات از 79 به 131 هزار تن در سال با سرمایه بخش خصوصی هدف گذاری شد. همچنین صنایع داروسازی و رنگ نیز مورد توجه این برنامه بود.
برنامه دوم از سال 1956 و با هدف رشد 4.5 درصدی اقتصاد تدوین شد که در نهایت به رشد اقتصادی 4.3 درصدی منجر شد. این برنامه در یک ثبات نسبی اقتصادی تدوین شد که باعث کاهش توجه به موضوع کشاورزی گردید. در برنامه دوم بر صنعتی سازی سریع و توسعه صنایع سنگین و پایه ای تأکید شده بود. افزایش 50 درصدی تولید مواد شیمیایی از اهداف برنامه این دوره بود.
برنامه سوم (1966-1961) با محوریت خوداتکایی و با اولویت کشاورزی برای حمایت از صنعت و صادرات تدوین شد. هدف گذاری رشد اقتصادی در این برنامه 5.6 درصد بود که در پایان برنامه رشد 2.8 درصدی در اقتصاد هند محقق شد که دلیل آن جنگ با چین و پاکستان و خشکسالی بود. ایجاد صنایع پتروشیمی، افزایش 50 هزار بشکه ای ظرفیت پالایشی و افزایش 137 درصدی تولید کودهای نیتراته از اهداف این برنامه بود.
دو سال پیاپی خشکسالی، کاهش ارزش پول ملی، افزایش کلی قیمت ها و فرسایش منابع، روند برنامه ریزی در هند را مختل کرد و سه برنامه یکساله در سال های 1966 تا 1969 تدوین شد. در طی این برنامه ها یک راهبرد کاملاً جدید در بخش کشاورزی اجرا شد که شامل توزیع گسترده بذرهای پرمحصول، استفاده گسترده از کودها، بهره برداری از ظرفیت آبیاری و حفاظت از خاک بود.
چهارمین برنامه پنجساله در سال 1969 آغاز شد که امتناع از تأمین تجهیزات ضروری و مواد اولیه از سوی متحدان در طول جنگ، منجر به تعیین دو هدف «رشد با ثبات» و «دستیابی تدریجی به خوداتکایی» در این برنامه شد. تمرکز بر کشاورزی و کنترل جمعیت از محورهای این برنامه بود. هدف گذاری رشد اقتصادی برنامه چهارم 5.7 درصد بود که نهایت رشد اقتصادی 3.3 درصدی رقم خورد که یکی از دلایل آن هجوم بنگلادشی ها به هند بود.
جمعیت و تولید ناخالص داخلی هند (1960-2019)
برنامه پنجم (1979-1974) با محورهای فقرزدایی و افزایش اعتماد به نفس ملی از طریق رشد بالا، توزیع ثروت و افزایش پس انداز ملی از سال 1974 ابلاغ شد. این برنامه به دلیل تغییرات سیاسی، یک سال زودتر از موعد به پایان رسید. هدف گذاری رشد اقتصادی برنامه پنجم 4.4% بود که نهایت رشد اقتصادی 4.8 درصدی محقق شد. نرخ رشد سالانه تولید محصولات لاستیکی 6%، شیمیایی 11%، کودها 22%، «پلاستیک و رنگ» 11% و «آرایشی و دارویی» 5% هدف گذاری شده بود.
حزب جدید هند نتوانست بیش از دو سال دوام بیاورد و با جایگزین شدن حزب قبلی از سال 1980، برنامه ششم (1985-1980) تدوین شد. این برنامه با هدف افزایش درآمد ملی، نوسازی فناوری، اطمینان از کاهش مستمر فقر و بیکاری و کنترل انفجار جمعیت، ابلاغ شد. هدف گذاری رشد اقتصادی برنامه ششم 5.2% بود که نهایت رشد اقتصادی 5.7 درصدی محقق شد. در این برنامه افزایش ظرفیت پالایشی به میزان 180 هزار بشکه در روز هدف گذاری شد. همچنین به یکپارچگی صنایع پتروشیمی در راستای کاهش هزینه ها تأکید شد. در ادامه پیشنهاد تأسیس یک واحد الفینی با خوراک گاز طبیعی، واحد بازیابی بنزن و زایلن، واحد کاپرولاکتام و واحد تولید DMT/PTA ارائه شده است.
برنامه هفتم در سال 1985 با هدف تسریع در تولید دانه های غذایی، افزایش فرصت های شغلی و افزایش بهره وری تدوین شد. هدف گذاری رشد اقتصادی این برنامه 5% بود که نهایت رشد اقتصادی 6 درصدی محقق شد. طی این برنامه صنایع شیمیایی و پلاستیک به ترتیب سالانه 11.7% و 3.6% رشد کردند (منبع). افزایش ظرفیت تولید پلی اتیلن، پلی پروپیلن، PVC و کودهای شیمیایی نیز طی این برنامه به میزان 165، 52، 149 و 3، 569 هزار تن در سال هدف گذاری شد.
برنامه هشتم به دلیل عدم ثبات سیاسی، دو سال به تعویق افتاد و در سال 1992 ابلاغ شد. این برنامه اقدامات جدی سیاسی را برای مقابله با اوضاع نابسامان اقتصادی از طریق معرفی اصلاحات مالی و اقتصادی در نظر داشت. هدف گذاری رشد اقتصادی این برنامه 5.6% بود که نهایت رشد اقتصادی 6.8 درصدی محقق شد. طی این برنامه صنایع شیمیایی و پلاستیک به ترتیب سالانه 7% و 3% رشد کردند.
روند توسعه در کشور هند
در هشت برنامه اول، تأکید بر رشد بخش دولتی با سرمایه گذاری گسترده در صنایع اساسی و سنگین بود اما از زمان اجرای برنامه نهم در سال 1997، تأکید بر بخش دولتی کمتر شد. محور برنامه نهم «رشد به همراه عدالت اجتماعی و برابری» از طریق مشارکت بخش خصوصی و سرمایه گذاری خارجی بود و دولت بیشتر به تسهیل گری و توسعه زیرساخت ها و روستاها پرداخت. هدف گذاری رشد اقتصادی این برنامه 6.5% بود که نهایت رشد اقتصادی 5.4 درصدی محقق شد. در این برنامه مجموع سرمایه گذاری داخلی و خارجی در صنایع شیمیایی و کود بالغ بر 911 و 1، 485 میلیون دلار شد.
برنامه دهم در سال 2002 ابلاغ شد و اهداف آن شامل توسعه متوازن همه استان ها، کاهش شکاف جنسیتی در موضوع سواد و دستمزد، کاهش میزان مرگ و میر نوزادان و مادران، بهبود سطح سواد و دسترسی به آب قابل شرب بود. هدف گذاری رشد اقتصادی این برنامه 8% بود که نهایت رشد اقتصادی 7.6 درصدی محقق شد. اگرچه که هند تا پایان برنامه دهم یکی از سریع ترین نرخ های رشد اقتصاد را ثبت کرد و پس انداز و نرخ سرمایه گذاری افزایش یافته بود و سرمایه گذاران خارجی مشتاق فعالیت در هند بودند، اما رشد برای بسیاری از گروه و اقلیت ها به اندازه کافی فراگیر نشد که با داده های فقر، سوء تغذیه، مرگ و میر و اشتغال نیز قابل تطبیق است. طرح پارک های یکپارچه منسوجات در سال 2005 برای بهبود زنجیره ارزش منسوجات و دسترسی به زیرساخت ها راه اندازی شد. صادرات سالانه فرآورده 4551، پلاستیک 644، لاستیک 1532، «الیاف، رنگ و رزین» 824 و «دارو و لوازم آرایشی» 4083 میلیون دلار در پایان برنامه هدف گذاری شد.
تولید انرژی و آمایش صنایع پالایشی و پتروشیمی در کشور هند
برنامه یازدهم (2012-2007)، متمرکز بر کاهش سریع فقر و ایجاد فرصت های شغلی، بهداشت و آموزش، پایداری محیط زیست، کاهش بیکاری جوانان تحصیل کرده به کمتر از 5%، کاهش سوء تغذیه و افزایش کیفیت هوا بود. هدف گذاری رشد اقتصادی این برنامه 9% بود که در نهایت رشد اقتصادی 8 درصدی محقق شد که یکی از دلایل آن بحران اقتصادی سال 2008 بود. در این برنامه، ظرفیت پالایشی 4.8 میلیون بشکه ای در روز هدف گذاری شد اما ظرفیت پالایشی با افزایش 1.3 میلیون بشکه ای به 4.3 میلیون بشکه در روز رسید. ارزش بازار محصولات شیمیایی هند در انتهای این برنامه به 18 میلیارد دلار رسید.
آخرین و دوازدهمین برنامه پنجساله در سال 2012 ابلاغ شد. هدف گذاری رشد اقتصادی این برنامه 8% بود که در نهایت، رشد اقتصادی 9 درصدی محقق شد. هدف این برنامه، کاهش 10 درصدی فقر، خلق 50 میلیون فرصت شغلی، برق رسانی به همه روستاها و جذب 1000 میلیارد دلار سرمایه خارجی بود. راهبرد هند در مورد صنایع شیمیایی در این دوره عبارت بود از تخصیص بهینه خوراک (زغالسنگ، گاز طبیعی، نفتا و برش های پالایشی)، توسعه فناوری ها و فرآیندهای جدید و کارآمدتر در جهت بهره وری انرژی و سازگاری با محیط زیست، خوشه بندی صنایع و ارائه زیرساخت های مشترک به مجتمع ها. دراین راستا، توسعه پارک های علم و فناوری با سرمایه عمومی خصوصی، ایجاد مراکز اختصاصی نوآوری برای صنایع شیمیایی در دانشگاه ها و کمک به مدیریت و بازاریابی مناطق پتروپالایشگاهی در نظر گرفته شد. همچنین متوسط نرخ رشد سالانه در تولیدات نساجی 11.5% هدف گذاری شد. ظرفیت پالایشی در طی برنامه دوازدهم قرار بود که با افزایش 2 میلیون بشکه ای به 6.3 میلیون بشکه در روز برسد اما فقط 300 هزار بشکه افزایش یافت. ارزش بازار محصولات شیمیایی هند در انتهای این برنامه به 38 میلیارد دلار رسید.
تولید، مصرف و تجارت محصولات عمده پتروشیمی در هند (2017)
فرآیند توسعه، تدریجی است و صد البته نیازمند پیوستگی و یکپارچگی. کشور هند با تمامی تلاش های پیشرو در این سال ها توانسته است در غالب برنامه های تدوین شده خود موفق عمل نماید و بالاتر از اهداف در نظر گرفته شده رشد اقتصادی، اقدام نماید. مطمئنا کشور هند با جمعیت بالغ بر 1 میلیارد و 300 میلیون نفری خود در سال های پیش رو، یکی از کشورهای جذاب برای بازار کالا و خدمات نهایی محسوب می شود. مطمئنا بهره گیری ایران از ظرفیت بازار بالفعل و بالقوه کشور هند، می بایست از راهبردهای اصلی تجارت خارجی قرار گیرد. مطمئنا بسترسازی کشور در راستای ورود بخش های خصوصی به این بازار می تواند راهبرد مناسبی برای پیشبرد اهداف در نظر گرفته شده در حوزه تجارت خارجی با این کشور باشد. هر چند باید این مهم را نیز مد نظر داشت که سیاست خارجی کشور هند در سال های اخیر سبب شده است که تجارت خارجی و از جمله صادرات محصولات پتروشیمی به این کشور با مشکلاتی مواجه شود.
از این سمت باید به این مهم نیز اشاره کرد که ایران عزیز نیز پس از انقلاب با تدوین و ابلاغ شش برنامه توسعه پنجساله اهدافی را در بخش های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در نظر گرفته است که باید دید که آیا در این سال ها این برنامه ها تا چه حد در واقعیت محقق شده اند. بررسی اهداف در نظر گرفته شده در حوزه صنایع نفت و گاز حاکی از آن است که در پایان برنامه ششم توسعه باید ظرفیت اسمی تولید محصولات پتروشیمی به 100 میلیون تن برسد که به نظر می رسد که با بهره برداری از کلیه طرح های جهش دوم صنعت پتروشیمی، این عدد محقق خواهد شد. در طرف دیگر در ارتباط با صنعت پالایش نفت نیز افزایش ظرفیت 2.7 میلیون بشکه ای این صنعت تأکید شده بود که به نظر می رسد که تنها بهره برداری از شرکت نفت ستاره خلیج فارس را می توان در این بخش محقق شده تصور نمود که چیزی در حدود 13% از هدف تعیین شده است. مطمئنا برنامه های پنجساله توسعه باید همچون نقشه راهی عمل کنند که دولت، مجلس و فعالان اقتصادی با یک هم افزایی و همکاری نسبت به تخصیص منابع جهت تحقق آن اهداف عمل نمایند. البته باید این نکته را نیز مد نظر داشت که اهداف در نظر گرفته شده در برنامه ها می بایست واقع گرایانه تدوین و ابلاغ شوند، در نظر گرفتن اهداف غیر قابل دستیابی، مطمئنا مسیر توسعه را با ابهام و بی انضباطی روبه رو خواهد کرد. امید است در تدوین برنامه هفتم توسعه به شرایط گذشته، حال و آینده کشور واقف باشیم و برای بخش پایین دستی نفت و گاز، اهدافی منطقی و قابل قبول در نظر گرفته شود.